فوتوریسم، یا آیندهگرایی، مکتب هنری که در سال ۱۹۰۹ به وسیله مارینتی نویسنده ایتالیایی پایه نهاده شد. مارینتی در ایتالیا و فرانسه به فعالیت ادبی مشغول بود. او در سال ۱۹۰۹، بیاننامه فوتوریسم را نیز منتشر کرد و این جنبش را بنیان گذاشت. در این بیاننامه، مارینتی به تقدیر از خطر، شهامت و جنگ پرداخته است و برعکس اخلاق متعارف، نهادهای فرهنگی و زنان را مورد تحقیر قرار داده است. مارینتی در سال ۱۹۱۵ جنگ جهانی اول را «زیباترین شعر فوتوریستی» نامید و مجموعه شعری به نام «جنگ، تنها بهداشت ممکن» را منتشر کرد. مارینتی در سال ۱۹۱۹ به حزب فاشیست پیوست و در سال ۱۹۲۴ در کتابی موسوم به «فوتوریسم و فاشیسم»، فاشیسم را نوعی گسترش طبیعی فوتوریسم دانست. گروهی از فوتوریستها نیز به جناح چپ پیوستند اما گرایش عمومی ایشان به راست بود. آیندهگرایی در مرحله نخستین خود با مواضع انقلابی و تندروانه به دادائیسم نزدیک شد و سوررئالیستها را شیفته خود کرد. امّا شخصیت مارینتی و گرایش بعدی او به فاشیسم، میان دو جنبش شکاف عمیقی انداخت. آیندهگرایی در نقاشی و مجسمهسازی به کوبیسم و به دیویزیونیسم امپرسیونیستی نزدیک بود. نمایندگان این حرکت کارا (۱۸۸۱ تا ۱۹۶۶)، نقاش ایتالیایی با گرایش آنارشیستی؛ بوچونی، نقاش و مجسمهساز ایتالیایی (۱۸۸۲ تا ۱۹۱۶)؛ بالاّ نقاش، طراح و مجسمهساز ایتالیایی (۱۸۷۱ تا ۱۹۵۸) که تلاش زیادی برای یافتن شکلهای تازهای در بیان حرکت در نقاشی کرد و سورینی، نقاش ایتالیایی (۱۸۸۳ تا ۱۹۶۶) بودند.
بهطورکلی میان انگیزههای اصلی سوررئالیسم و فوتوریسم نزدیکی زیادی وجود دارد که در شیوه کار آنها و آثار هنرمندان دو سبک دیده میشود. امّا سادهانگاری آیندهگرایان و گرایش عمومی آنها به سوی فاشیسم دقیقاً در برابر شکّاکیت سوررئالیستی و گرایش عموماً انقلابی آنها قرار دارد. یکی دیگر از گرایشهای کلی آینده گرایان شیفتگی سادهپندارانه آنها نسبت به زیباییشناسی ماشینیسم بود.