مالکولم مارلی (۱۹۳۱-۲۰۱۸) مجسمه ساز و نقاش بریتانیایی
تصویر: گهواره تمدن با زن آمریکایی / ۱۹۸۴
دریا، آب و کشتی در همه ابعاد و از همه زوایا، حضوری پیوسته در آثار مالکولم مارلی(Malcolm A. Morley) دارند. او به مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی نزدیک شد، اما با وجود این فیگوراسیون اهمیتش را برایش از دست نداد. ساحلهای شلوغ و جثههای برهم انباشته و برهنگی اکسپرسیونیستی از جمله در همین تابلوی گهواره تمدن با زن آمریکایی، ممکن است تصور نوعی نقد بر مدرنیته را پیش بیاورد به خصوص اینجا که مارلی تحت تاثیر سفر خود به یونان ، آن را خلق میکند. ترکیبی از صحنهای مصرفگرای آمریکایی و اسطورههای عظیم یونانیان به چشم میخورد که ممکن است به سخره گرفتن ادعای ریشههای یونانی تمدن غربی تعبیر شود. زن برهنه آمریکایی با بدن محو شدهاش در میان رنگها و خطوط اکسپرسیونیستی به سرعت از میان میرود در حالی که در واقع باید موضوع و مرکز اصلی تابلو میبود. او جای خود را به توده مردم و به ویژه اسطورههای بزرگ و اسبان غولآسایی که در آتن دوردست دریایی به چشم میخورند، میدهد و شاید به همین دلیل باشد که چارلز جنکز (Charles Jencks) نیز در کتاب خود نوکلاسیسیم در هنر و معماری، ۱۹۸۷، این نقاشی را میآورد و آن را در طبقهبندی زیباییشناسی و هنر تصویری پسامدرن میبیند. شباهت کار مارلی با بخش بزرگی از آثار عکاسی کیج مارتین پار (Martin Parr) که یک واقعگرای خام است و به شدت بر رنگها و شکلهای عامیانه و از جمله بر سواحل دریایی شلوغ، با بدنهای برهنه و از شکلافتاده تاکید دارد، قابل تامل است. اما آثار مارلی اغلب حالی از نگاهی انتقادی یا حتی آلترناتیو نسبت به مدرنیته هنری یا حتی اکسپرسیونیستی دارند. تابلوهای او در بسیاری از موارد، یک نوستالژی دریایی و مکان کشتی را از همه زوایا در ذهن زنده میکند. موجوداتی شناور بر آبهایی که همه چیز را به یکدیگر پیوند میدهند.