مفهوم خیابان در انسانشناسى شهرى[۱]
پدیدههاى خیابانى، بهویژه وقایعى که در شب اتفاق مىافتند، از نگاه انسانشناسى چگونه توجیه مىشوند؟
براى بررسى پدیدهها، ابتدا لازم است بسترهاى انحرافات اجتماعى شناسایى شوند. بنابراین، لازم است تأکید شود که بحث خیابان و شب لزوماً ارتباطى با انحرافات اجتماعى ندارند، بلکه اینها هر یک ویژگىها، پیشینه، تاریخ و ارزش فرهنگى خاص خود را دارند. اگر هدف ما، به عنوان کسانى که درزمینهٔ علوم اجتماعى فعالیت مىکنیم و یا آنهایى که در زمینههاى اصلاح اجتماعى فعالاند، مبارزه با پدیدههاى فقر و انحراف اجتماعى است، نخستین قدم آن است که بسترها را بشناسیم و ویژگىها را بررسى کنیم تا بتوانیم عامل پیوند انحرافات و بسترها را بیابیم. بنابراین، در همین زمینه نیز ابتدا باید دو مفهوم «خیابان» و «شب» را از دیدگاه انسانشناسى شهرى تعریف کنیم.
«خیابان» همواره از گذشته به عنوان یک مجرا و گذرگاه و عامل ارتباط بین عناصر مختلف شهر وجود داشته است که در قدیمىترین شهرها کارکرد این گذرگاههاى کوچه مانند، عمدتاً ایجاد ارتباط میان عناصر مختلف شهرى بوده است که به مرور زمان و در روند تحول شهرى گذرگاهها، بهویژه گذرگاههاى اصلى، به جایگاهى براى به وجود آمدن بازار در شهرهاى شرقى بدل مىشوند که این بازارها عمدتاً به عنوان شاهراه و مکان مبادلات اجتماعى و اقتصادى شناخته مىشدند و از سویى امکان ایجاد سرزندگى، جوشندگى و شادابى را فراهم مىکردند.
پس از اینکه شهرها صنعتى شدند، «خیابان» اهمیت بیشترى یافت و در همه شهرهاى جهان به شاهرگهاى اساسى بدل و فضایى شدند براى حملونقل و مبادلات و ارتباطات اجتماعى و فکرى. البته در ابتداى قرن بیستم، گرایشهایى در شهرسازى به وجود آمدند که معتقد بودند بهتر است خیابان کنار گذاشته شود و «حیات خیابان» به فضاهاى بسته و سازمانیافته درونى انتقال یابد که البته این گرایشها موفق نبودند؛ اما گرایشهاى جدیدتر دوباره به نقش اساسى خیابان باز گذشتهاند و در حال حاضر گرایش غالب در شهرسازى، جامعهشناسى و انسانشناسى شهرى این است که «خیابان محل اصلى بیان شهرى است»؛ یعنى جایى که شهروندان امکان مىیابند احساسات خود را بیان کنند. امروزه در شهرهاى مدرن هرچه بیشتر شاهد هستیم که خیابانها عرصه نمایشهاى مختلف هنرى، اجتماعى و سیاسى ازجمله اعتراضها و پشتیبانى از ایدههاى مختلف هستند و همچنین عرصهاى براى گذراندن اوقات فراغتاند. در کشورهاى توسعهیافته با خیابانهایى روبهرو هستیم که به شکل حوزههاى حفاظتشده درآمدهاند و حتى در خیابانهایى از شهرهاى بزرگ، عبور و مرور وسایل حملونقل ممنوع است و این قسمتها به مردمى اختصاص دارند که مىخواهند پیاده به گردش بپردازند. در همین کشورها، دولتها و سازمانهاى مدنى تلاش مىکنند از طریق ترتیب دادن تظاهرات خیابانى هنرى، اجتماعى و… «حیات» را تقویت کنند، زیرا این واقعیت هرروز بیشازپیش مورد پذیرش قرار مىگیرد که فضاهاى بیرونى سازمانیافته در داخل نهادها نمىتوانند تمامى نیازهاى انسانى را در شهرهاى جدید رفع کنند، انسانها نیز لازم است بتوانند در فضاى باز زندگى کنند. به همین دلیل کشورهاى توسعهیافته تلاشهایى را آغاز کردند که نتیجه آنها ایجاد فضاى نسبتاً سالم در خیابانها شده است.
ازنظر شما تصویر ناسالم از فضاى خیابان از کجا ناشى شده است؟
این تصویر از تاریخ شهرنشینى نشئت گرفته است. شهرهاى قرن ۱۹ میلادى شهرهایى با فضاى خیابانى ناسالم و آلوده بودند و افراد فقیر و بىخانمان، منحرفان اجتماعى، گدایان خیابانى، افراد جنایتکار و بزهکار و بهطورکلی مجرمان خیابانى در این فضاها حضورى پُررنگ داشتند و سالمسازى در این شهرها به تدریج صورت نگرفته است، بهگونهای که تا فاصله بین دو جنگ جهانى آثار این عدم سلامت همچنان در خیابانهاى کشورهاى توسعهیافته مشهود بوده است و با روند توسعهاى پس از جنگ جهانى دوم، سالمسازى انجام مىشود. حتى در دوره جدید هر بار که با بحرانهاى اقتصادى روبهرو شدهایم (مثلاً دهه ۱۹۸۰)، این بحرانها خود را در قالب افزایش انحرافات اجتماعى و از میان رفتن سلامت خیابانها نشان دادهاند، اما بههرحال با وجود سالمسازى خیابانها، همیشه به عنوان یک پتانسیل انحراف اجتماعى باقى مىمانند.
شب چه مفهومى دارد؟
همه نکاتى که در مورد خیابان گفته شدند، در مورد «شب» هم مصداق دارند. اگر در تاریخ شهرى به عقب برویم، مىبینیم که در شهرهاى دوران پیش از صنعتی شدن، «حیات اجتماعى شبانه» چندان مفهومى نداشته است؛ یعنى، زمان شهرى با غروب آفتاب خاتمه مىیافته است و تنها کسانى که شبها در خیابانها و گذرگاههاى شهر حضورداشتهاند، مسئولان نگهبانى و حفظ امنیت شهر بودهاند. به جز این افراد، گروه دیگرى که شبها در شهرها دیده مىشدهاند، آنهایى بودهاند که از حوزه انحراف بیرون آمده بودند. اصولاً استفاده از واژه «شبرو» مؤید این نکته است که «شب، حوزه ممنوعیت» داشته است؛ اما در دوران صنعتى اوضاع به تدریج تغییر مىکند که این تغییر مرهون دلایلى مختلف، ازجمله نیاز صنعتی شدن به استفاده از کار شبانه بوده است. از آنجا که براى انجام کار شبانه نیاز به حضور در خیابان بوده، درنتیجه از ممنوعیت شب نیز به مرور کاسته شده است. همچنین باوجود امکانات روشنایى نظیر لامپ، تاریکى هم کنترلشده و زمینه حذف یا کاهش انحرافات اجتماعى بیشتر فراهم شده است. در خلال سالهاى قرن بیستم، همانگونه که حیات خیابانى ایجاد شده است، حیات شبانه نیز به وجود آمده و کشورهاى توسعهیافته وارد مرحلهاى شدهاند که در آن تفاوت شب و روز ازمیان رفته و یا کاهش یافته و امروزه یک زندگى شبانه دارند که کاملاً متعارف است. البته در این ظرف زمانى (شب) هم مثل خیابان، پتانسیل انحرافات اجتماعى وجود دارد و حضور چنین پدیدههایى کاملاً احساس مىشود. بنابراین، مىتوان گفت خیابان به عنوان یک فضاى ویژه و شب بهعنوان یک زمان ویژه، در یک ویژگى مشترکاند و آن عبارت است از: «کاهش میزان کنترل اجتماعى و افزایش امکان انحراف اجتماعى».
براى کاهش انحرافات اجتماعى در این فضا زمان، چه راهکارهایى وجود دارند؟
براى کاهش پدیدههاى نابهنجار در این مقاطع مکانى زمانى دو راهکار وجود دارد؛ نخست، اقدام بهوسیله ابزارهاى محدودکننده و کنترل انتظامى که درنهایت آثار منفى دارد ازجمله، هزینههاى سنگین و افزایش پتانسیلهاى خشونت. دوم، ایجاد زمینه براى کنترل اجتماعى غیر الزامآور یا محدودکننده از راه بازسازى حیات خیابانى و شبانه، همانگونه که کشورهاى توسعهیافته عمل کردهاند.
به عقیده شما ایجاد ممنوعیت در حیات شبانه تا چه حد در بروز پدیدههاى نابهنجار و حتى سرگشتگىها و پرسهزدنهاى شبانه مؤثر است؟
وقتى حیات خیابانى یا شبانه با اقدامات ممنوع کننده متوقف مىشود، در حقیقت از ابزارهاى الزامآور محدودکننده استفاده شده است. در تاریخ شهرنشینى در کشورهاى توسعهیافته، این ابزارها در دورههایى خاص مورداستفاده قرارگرفته و مىگیرد. مثلاً در امریکا در برخى نقاط قوانینى براى محدودیت رفتوآمد افراد زیر ۲۱ سال در ساعات شب وجود دارند. در چنین کشورهایى تلاش شده است در موقعیتهاى مشخص و خاص با اقدامات الزامآور از بروز انحرافات اجتماعى جلوگیرى شود، مثل زمان برگزارى مسابقات ورزشى که از فروش نوشابههاى الکلى در اطراف ورزشگاهها جلوگیرى مىشود.
اما باید توجه داشت که اگر ارتباط با حیات خیابانى و شبانه صرفاً بر اساس مقررات الزامآور و محدودکننده باشد، به جایى نخواهیم رسید. در شهر جدید و مدرن نمىتوان در دراز مدت فضاهاى خیابانى و شبانه را تعطیل کرد و یا از بین برد، زیرا در این حالت بسترى براى افزایش انحرافات اجتماعى ایجاد مىشود و تنها عامل جلوگیری کننده، افزایش کنترلهاى انتظامى است که این اقدام نیز در مردم عادى نارضایتى ایجاد مىکند؛ اما نبود یک حیات متعارف شبانه و خیابانى چارهاى جز افزایش کنترل انتظامى باقى نمىگذارد.
تمایل به صنعتی شدن شهرهاى جهان سوم، چه تأثیرى بر این روند دارد؟
امروزه شهرهاى در حال توسعه در همان موقعیت شهرهاى توسعهیافته قرن نوزدهم میلادى قرار دارند. خیابانهاى شهرهایى چون بمبئى در هند و یا شهرهاى پاکستان و امریکاى لاتین، امروز شبیه شهرهاى لندن، پاریس و حتى شیکاگو در اواخر قرن نوزدهم هستند. خیابانهاى این شهرها محیطى ناسالم، غیربهداشتى و بسترى براى انحرافات اجتماعى بودند که حضور راندهشدهها، فقرا، حاشیهنشینها و مهاجران تازهوارد در آنها به خوبى دیده مىشد. البته این مسئله تا اندازهای گریزناپذیر است، زیرا با صنعتى شدن این شهرها و کشورها با همان مشکلات روبهرو بودیم که در کشورهاى توسعهیافته، با این تفاوت که به دلیل سرعت و شتاب بسیار بالاى تغییرات اجتماعى در کشورهاى در حال توسعه شدت و حاد بودن آن مشکلات نیز به مراتب بیشتر بود.
کشورهاى در حال توسعه در شرایطى فرایند صنعتی شدن را طى مىکنند که با رقابت جهانى در حوزه اقتصادى و فشار و نفوذ فرهنگهاى قدرتمند جهانى براى از بین بردن فرهنگهاى بومى روبهرو هستند و این فشارها موقعیت آنها را از وضعیت کشورهاى توسعهیافته در قرن نوزدهم حادتر و بحرانىتر کرده است.
به این دلیل، باید اعتراف کنیم که خیابانهاى شهرهاى جهانسومی بسترهایى بسیار مناسب براى انحرافات اجتماعى هستند و اشکال متفاوت طرد اجتماعى و حاشیهنشینى در آنها به خوبى قابل مشاهده است. این کشورها ناچارند از بخش عظیمى از برنامهریزى اجتماعى خود، براى سالمسازى چنین محیطهایى استفاده کنند.
اما به هرحال باید توجه داشت که چنین فضا-زمانهایى قابل حذف شدن نیستند و چنین تصورى کاملاً خیالى است. باید بدانیم که حیات خیابانى و حیات شبانه را نمىتوان حذف کرد، بلکه باید این فضا زمان را مدیریت و سالمسازى کرد.
[۱] هفتهنامه اجتماعى سپیده، ش ۱۰، ۲۸ بهمن ۱۳۸۱.