فضایی در انجمن جامعهشناسی برای اندیشیدن به زبان، مفاهیم و واژگان علوم اجتماعی:گفتوگو با ناصر فکوهی
بهناز خسروی
کمیته زبان، مفاهیم و واژگان علوم اجتماعی از جمله کمیتههای جدید انجمن جامعهشناسی ایران است که بنابر مصوبه هیأت مدیره، از مهر ماه امسال، با مسئولیت دکتر ناصر فکوهی، دانشیار گروه انسانشناسی دانشگاه تهران آغاز به کار کرده است. در خبری که در این زمینه در سایت انجمن منتشر شده، تشکیل این کمیته به عنوان گامی دیگر در جهت فراهم آوردن زمینههای مشارکت مؤثرتر اساتید و پژوهشگران ایرانی در دنیای چند زبانی علوم اجتماعی معاصر شمرده شده است. در همین رابطه، در گفتوگو با دکتر فکوهی، از اهداف و برنامهها و اولویتهای کمیته پرسیدیم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آقای دکتر فکوهی، “کمیته زبان، مفاهیم و واژگان علوم اجتماعی” انجمن جامعهشناسی ایران به تازگی با مسئولیت شما راهاندازی شده است. اساساً ضرورت تشکیل چنین کمیتهای چیست و چه اهداف و برنامههایی را در آن پیگیری خواهید کرد؟
فکر تشکیل این کمیته زمانی ایجاد شد که فرهنگستان زبان فارسی در یک سیاست عمومی کمک گرفتن از انجمنهای علمی در امر واژهسازی، از انجمن جامعهشناسی ایران خواست که در ساختن واژگان تخصصی علوم اجتماعی با آن نهاد همکاری کند. ما نیز از این امر استقبال کردیم؛ چون معتقد بودیم و هستیم که سازمانهای مرکزی دولتی و حتی فرهنگستانها در حد امکان باید از نهادهای متخصص در چنین اموری استفاده کنند. با وجود این، در صحبتی که با دکتر قانعیراد، رئیس انجمن، داشتیم و با توجه به پیشینهای که این امر از زمان مرحوم صدیقی در ایران دارد، تصمیم گرفتیم که مسأله را صرفاً به این همکاری و به حوزه واژهسازی محدود نکنیم. استدلال این بود که ما در حوزه علوم اجتماعی، چه در سطح زبان فارسی و چه در روابط بینالمللی، دارای مسائل مختلفی هستیم که به مفاهیم، تعاریف و درک ما، از خلال زبان، از آنها مربوط میشود و نیاز به کمیتهای دائمی وجود دارد که در این زمینه فعال باشد. به این ترتیب بود که این کمیته نه فقط برای واژهسازی، بلکه بر اندیشیدن به زبان و مفاهیم در علوم اجتماعی شکل گرفت.
در مورد واژگان علوم اجتماعی، تقریباً بسیاری از کنشگران این حوزه از تنوع و تعدد معادلهای فارسی واژگان تخصصی شکایت دارند. کمیته شما در انجمن چه برنامهای و راهکاری برای این مسأله دارد؟
واژهگزینی نه فقط در ایران بلکه در کشورهای دیگر و زبانهای غیر فارسی نیز کاری بسیار دشوار و تخصصی است و اصولاً نمیتوان در آن، بر الزام و از طریق روشهای موسوم به بخشنامهای عمل کرد. زبان، ظرف اندیشه و تفکر و برای علوم اجتماعی ابزار اصلی، اگر نگوییم تنها ابزار، است. بنابراین، باید با انعطاف زیاد و در عین حال با جدیت و از طریق مجموعهای از روشهای فکری در این حوزه وارد شد. نظر ما این بود که بسیاری از مشکلات ناشی از نبود اجماعهای نظری درباره خود تعاریف و مفاهیم و نبود نظر واحد درباره سیاستهای واژهگزینی است. از این رو، به جای آنکه بیشتر وقت خود را صرف بحث در جلسات دربسته کنیم، بهتر است موضوع را به حوزه عمومی علم در این زمینه بکشانیم و آن را بهانهای کنیم برای مطرح شدن موضوع در انتشارات و جلسات انجمن. از این طریق، به گمان ما، راهی گشوده خواهد شد که اگر به صورت دائم ادامه یابد، بیشک کار واژهگزینی را نیز سادهتر کرده و آن را صرفاً از یک عمل فناورانه مربوط به زبانشناسی، به یک امر فکری و اساسی بدل میکند.
یکی از مسائل مهمی که در علوم اجتماعی و شاید به طور کلی در علوم انسانی ایران مطرح است، عدم تسلط کنشگران آن به زبانهای خارجی مطرح در این حوزه است. آیا فکر میکنید کمیته ایجاد شده در انجمن، در این زمینه، لااقل برای نسل جوانتر علوم اجتماعی میتواند قدمی بردارد؟
صد درصد من معتقدم که اولاً این مشکل، به صورت یک مشکل جدی و حتی یک تهدید اساسی برای کنشگران این حوزهها، اعم از دانشجو و استاد، وجود دارد و ثانیاً باید برای آنکه بتوانیم با حوزه بینالمللی پیوند بخوریم، باید این مانع را از سر راه برداریم. کمیته در این زمینه بدون شک برنامهریزی خواهد کرد. گمان من، همواره این بوده و هست که باید این برنامهها مستقیماً به سوی افزایش روابط بینالمللی، برگزاری جلسات، کارگاهها و سخنرانیهایی به زبانهای غیر فارسی و به ویژه انگلیسی حرکت کنند. برنامهریزیها نیز باید در همین راستا صورت گیرند. به باور ما، اگر ما نسبت به زبانهای خارجی اشراف و آشنایی بالایی نداشته باشیم، زبان خودمان را نیز نمیتوانیم درست بفهمیم و از آن استفاده کنیم.
علاوه بر مسأله زبانهای خارجی، یکی از مشکلات مهم دیگری که متأسفانه نزد برخی از اصحاب علوم اجتماعی و دانشجویان این رشتهها، حتی در مقاطع بالای تحصیلی، دیده میشود، عدم تسلط به فنون نگارشی و چگونگی بیان یک مطلب علمی در سطوح مختلف به زبان فارسی است که به نظر میرسد این مسأله طی سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است و همین امر باعث شده تولیدات این دانش در ایران هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی بسیار محدود بمانند. آیا کمیته زبان، مفاهیم و واژگان علوم اجتماعی، به این موضوع نیز اندیشیده و برنامهای را در دستور کار دارد؟
این مسأله نیز متأسفانه یک واقعیت حاد است که باید برای آن چارهای اندیشید. در این زمینه، به نظر من همانگونه که بارها گفتهام، یکی از دلایل اصلی در آن بوده و هست که سیستم ارتقاء دانشگاهی ما و حتی تحصیلات در مقاطع بالا نظیر دکترا، به سیستم مجلات علمی متصل شده است و این امر طبعاً امکان نوشتن را محدود میکند. یک کنشگر علوم اجتماعی ابزاری جز نوشتن و سخن گفتن ندارد و بدون تمرین لازم در این زمینهها، نمیتواند انتظار معجزه و توانایی در این امور را داشته باشد. این در حالی است که یک مجله علمی پژوهشی جایی برای تمرین نیست. بنابراین ما نیاز به فضاهای متعدد دیگری نظیر سایتها، خبرنامههای کاغذی یا الکترونیک و … داریم که چنین تمرینهایی در آنها انجام بگیرد تا بتوانیم از این معضل دور شویم. خوشبختانه انجمن جامعهشناسی در این زمینه پیشرو بوده و سایت خود را بدل به محلی برای بحث و گفتگو کرده است؛ اما هنوز در این زمینه کارهای زیادی باید انجام شود؛ مثل ایجاد فورومهای بحث همچون انجمنهای مشابه در خارج از ایران.
این کمیته در زمینه انتقال مفاهیم مطرح در علوم اجتماعی ایران به دنیای خارج، چه برنامههایی را در نظر دارد؟ و فکر میکنید چگونه میتوان در وضعیت فعلی کمک کرد تا لااقل بخشی از پژوهشها و مباحث باارزش مطرح در ایران، به دنیای علم در خارج از این کشور نیز منتقل شده و بدین وسیله شناخت بیشتری نسبت به جامعه و جامعهشناسی ایران ایجاد شود؟
در این زمینه، نیاز به سرمایهگذاریهای بزرگی از لحاظ نیروی انسانی و مادی وجود دارد که ما میتوانیم مسائل راهبردی را در آن مطرح کنیم. به نظر من، آینده علوم اجتماعی و آینده علوم به طور کلی، آیندهای نه مبتنی بر “زبان میانجی” مثل انگلیسی، بلکه آیندهای “چند زبانی” و مبتنی بر سازوکارهای ترجمهای همزمان و خودکار خواهد بود. جهان با این آینده فاصله زیادی ندارد و فناوری به سرعت در حال پیشرفت است. از این رو باید ما نیز در این زمینه بتوانیم وارد بحث نظری شده و سهم خود را ادا کنیم. افزون بر این، استفاده از زبانهای دیگر تنها راه انتقال دادهها و مباحث به بیرون است؛ اما برای این کار، باید ابتدا ما بر زبان خودمان مسلط باشیم؛ یعنی مشکلی در نوشتن و سخن گفتن به آن نداشته باشیم؛ اما حتی این موقعیت نیز هنوز وجود ندارد و باید برای آن چارهای اندیشید. اگر مشکل اول حل شود، در مشکل دوم راههای زیادی هست که میتوان در آن جهت اقدام کرد. در یک کلام، به نظر من، ما باید ابتدا “حرفی برای گفتن داشته باشیم” و سپس قادر باشیم آن را به زبان خودمان بگوییم و در نهایت تلاش کنیم که آن را برای دیگران بازگو کنیم.
و به عنوان آخرین سوال، به نظر شما، چگونه میتوان مفاهیم علوم اجتماعی را در سطح وسیعتر و آگاهانهتری در جامعه عمومی کرد و رواج داد؟
به نظر من، امروز رسانهها و به ویژه رسانههای الکترونیک و شبکههای اینترنتی بهترین مکان برای این کار هستند؛ هر چند موقعیتی که به دلایل مختلف در ایران به وجود آمده و تعداد بیشمار وبلاگها و سایتهای شخصی، به نظر من موقعیت مطلوبی نیست و بهتر است این نقاط پراکنده به سوی همسو شدن و ایجاد شبکهها و گروههای نظری و تخصصی و همفکر بروند تا هم موثرتر باشند و هم به صورت جدیتری با موضوع برخورد کنند. به عقیده من، شبکه بزرگ وبلاگهای ما عموماً در برگیرنده خاطرات و نظراتی بدون هیچ نظم فکری و زبانی است و این لزوماً گویای اندیشمند بودن جامعه نبوده و بیشتر نوعی پریشانی و سردرگمی را نشان میدهد تا نوعی قابلیت در اندیشیدن را.
به نقل از سایت انجمن جامعه شناسی ایران