فرهنگ انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی (چهل و چهار): تجمعِ گاوگَل

 

cattle complex

 

پُل بکستر

مهرداد میردامادی

 

 

اصطلاحِِ تجمعِ گاوگَل از پایان‌نامه دکترایِ ملویل هرسکویتس†  گرفته شده است که در مجله انسان‌شناس امریکایی به‌صورت پاورقی با عنوان «تجمعِ گاوگَل در شرق افریقا» به چاپ رسید. هرسکویتس روشی را اقتباس کرد، که توسط کلارک ویسلر†  و دیگران ابداع شده بود. این روش در پی آن بود که بر طبقِ مجموعه ویژگی‌های فرهنگ‌های مختلفِ سرخ‌پوستانِ امریکا آنان را طبقه‌بندی کند، انتشار و اختلاط این ویژگی‌ها را دریابد، و نقشه مناطقی را که این ویژگی‌ها در آن‌جا یافت می‌شوند به ‌دست آورد. این روش حاصلِ اقداماتی بود که برای به نظم درآوردن آرایش اشیاء نمایشی در موزه‌ها صورت می‌پذیرفت، اما درعین‌حال ناشی از اهمیت هم‌سنگی بود که به اسطوره‌ها، مراسم و «مؤلفه‌های روان‌شناختی» داده می‌شد. استدلال می‌شد که یک ویژگیِ فرهنگی† ، ایستا نیست، و با حرکت از یک منطقه به منطقه‌ای دیگر، ممکن است که در اغلب موارد، هم از لحاظِ شکل و هم از لحاظِ کارکرد دستخوش دگرگونی شود به‌گونه‌ای که تقریباً تشخیص آن ممکن نباشد؛ بنابراین، برای جدا ساختن و طبقه‌بندی کردنِ ویژگی‌ها، هر یک از آنان باید به شکلی مقایسه‌ای و بافتی به‌عنوان بخشی از یک خوشه یا «مجموعه» منسجمِ فرهنگی مورد مطالعه و برسی قرار گیرد. این مفهوم را هرسکویتس بسط داد.

گاوگَل‌داری، هرچند از لحاظ اقتصادی واجد اهمیت است، اما به خودیِ خود برای گنجاندن در «تجمعِ گاوگَل» بسنده نیست. گاوگَل، فراتر از هر چیز ‌باید به زندگیِ مردم معنا بدهد، باید مایه تسکین و دلبستگی و منشاء انگاره‌هایی باشد که زندگیِ اجتماعی و خلاق آن‌ها را بیان می‌دارد. گاوگَل تأمین‌کننده شیر است، تنها زمانی باید ذبح شود که نشان‌دهنده یک رویدادِ بزرگ گذار، از تولد تا آخرین مناسکِ تدفین، در زندگی باشد. گاوگَل به واسطه خصوصیاتِ خاصِ خود شناخته می‌شود. سرقتِ گاوگَل بر طبق عرفِ مقرر رایج بود. حرمتِ خاصی که به گاوگَل داده می‌شد اغلب نظام‌های ساده و پیچیده امرار معاش را بر پایه کشت کاریِ محصول به‌وجود می‌آورد، که در آن بیش‌تر کارها توسط زنان صورت می‌پذیرفتند، و نظام آبرومندی بر پایه مالکیت گاوگَل به مردان محدود می‌شد. بیش‌تر روابط پایدار اجتماعی به واسطه وام، هدیه یا مبادله٭ گاوگَل پدید می‌آمدند. ازدواج٭ مستلزم انتقال گاوگَل به ‌صورتِ شیربها†  بود. مردی که گاوگَل نداشت، نه از موقعیت اجتماعی برخوردار بود و نه از احترام. در برخی جوامع مانند روآندا، مالکیتِ گاوگَل منشاء قدرت سیاسی و امتیازِ ویژه حاکمان بود. وانمود می‌شد که «تجمعِ گاوگَل» فرهنگ‌های کشاورزی مقدم بر خود را تحت‌الشعاع قرار داده است.

هرسکویتس از «تجمعِ گاوگَل» به‌عنوان معیاری برای تعیین محدوده گاوگَل در شرق افریقا استفاده کرد، محدوده‌ای که از منطقه نیل٭ سودان شروع می‌شود و پس از گذشتن از دریاچه‌های بزرگ تا استان کـِیپ در افریقای جنوبی امتداد می‌یابد: به استثنای مردمانِ روستایی شاخِ افریقا اما، در توسعه این محدوده در برگیرنده گاوگَل‌دارانِ جنوب‌غربی آنگولا هم می‌شود.

لوسی مـِیر†  (۱۹۸۵) این اصطلاح را «کلیشه‌ای پوسیده» خواند اما این تلقی تاثیر چندان تأثیری بر تفکر انسان‌شناسی نگذاشت. متأسفانه برخی از ساکنین سفیدپوستِ کنیا با استفاده نادرست از این اصطلاح نظر دادند که افریقایی‌ها در موردِ گله گاو دچار عقده‌اند]اشتباهی که از واژه کومپلکس شده بود[، درست مانند کسانی که به عقده حقارت دچارند. این معنیِ خلافِ تحقیرنگرانه باعث شده است که برخی افریقایی‌‌ها و نیز برخی متخصصانِ توسعه٭، که هرگز کار هرسکویتس را مطالعه نکرده‌‌اند، انسان‌‌شناسان را به تکبرِ فرهنگی و تحریف متهم کنند. این تعبیر عجیب و شگفت‌‌انگیز است زیرا هرسکویتس تنها انسان‌‌شناسی بود که قوام نکرومه وی را به‌عنوان میهمانِ افتخاری به جشنِ روز استقلال غنا دعوت کرد.

 

هم‌چنین نک.: افریقا: شرق، شبان‌‌کاران، فرهنگ. 

برای مطالعه بیش‌تر:

Herskovits, M. (1926) ‘The Cattle Complex in East Africa’ American Anthropologist ۲۸: ۲۳۰-۷۲, ۳۶۱-۸۸, ۴۹۴-۵۲۸, ۶۳۳-۶۴

Mair, L. (1985) ‘Letter: The Cattle Complex’, Man ۲۰ (۴): ۷۴۳