در «فهرست شیندلر» صحنه هولناکی هست: افسر نازی در میانه صبحانه، از بالکان به آشوب قربانیان یهود در پهنه روبرو نگاه میکند. مردمی پریشان، آواره باسرنوشتی نامعلوم در خرابههایی سرد و ترسناک. او، تنها برای سرگرمی، به فرد مسنی شلیک میکند؛ همه از هرسو میدوند تا کمکش کنند. افسر، با لبخندی تفنگ را زمین میگذارد و به دستشویی میرود. کشتار هولوکاست، برای آلمانیهایی که تعصب نژادی و نفرت کورشان کرده بود، یک نمایش بیرحمانه اما تماشایی بود. البته تاریخ همیشه بازمیگردد: حال عکس نیویورکتایمزنشان میدهد که غروبها، یهودیان صندلیهای راحتی خود را در فضای باز میچینند تا از بالا شاهد بلندشدن آتش بمبهایی باشند که بر سر بیگناهان ریخته میشوند: شش هزار بمب در طول چند روز بر سر مردمان غزه، در حالی که آب و برق و سوختشان را هم قطع کردهاند: یک جنایت جنگی روشن، یک نسلکشی تمام عیار. مردم بیگناه زیرا بمبها، تکهتکه میشوند و این برای تماشاچیانی که از بالکن خانههایشان بر منظره مینگرند، تصویری جذاب همچون نمایش اعدامی در ملاء عام است. و در این میان حتما شربت و نوشیدنی هم میان خود سرو میکنند تا حالشان از مرگ و لذت انتقامشان از کسانی که از آنها نفرت دارند، باز هم بیشتر شود. شیطانی کردن دیگری، ولو کودکان و زنان و کهنسالان بیگناه، به بهانه خشونتی که کسانی دیگر در گذشته یا در حال بر آنها روا داشتهاند را تنها میتوان به گفته آرنت چیزی از رده «ابتذال شر» دانست. نوح هراری، گفته: تا دیروز شاید «نظریه دو دولت» طرفدارانی داشت، ولی امروز دیدگاه غالب «نظریه سه طبقه» است: اول، «ما اسرائیلیها» که همه حقوق را داریم؛ دوم، «عربها» که بعضی حقوق را دارند و سوم،«فلسطینیها» که هیچ حقی (به جز مردن یا آوارگی) ندارند. جهان در سکوت نیست، زیرا هم تظاهرات یهودیان مخالف جنگ درون کنگره آمریکا را میبینیم و هم در بسیاری شهرهای آمریکا، اروپا و البته جهان عرب و اسلامی که مردم به این نسلکشی بیرحمانه اعتراض میکنند. در این میان اما، از همه تاملبرانگیزتر، رفتار برخی از مردم ما، به ویژه خارج از کشورنشینان است که به بهانه «ملیگرایی» و «واکنش» به «قربانی بودن خودشان»، در شادکامی فاشیسم اسرائیلی سهیم شدهاند: چنین بلاهتی را چگونه میتوان توضیح داد؟ تنها با یک واقعیت تلخ که باید پذیرفتش: بلاهتی که عمیقا درونی شده، هیجانی که جای عقل ِ نداشته را گرفته، و نتیجهای که همین است که هست.
ناصر فکوهی, مهر ۱۴۰۲