استفاده از عکس در کار پژوهش اتنوگرافیک به قرن نوزده می رسد و از همان آغاز، انسان شناسان تمایل داشتند یافته ها و مشاهدات خود را به تصویر در آوردند. با این وجود در نخستین عکس هایی که به ما رسیده اند، و اغلب نه حاصل کار انسان شناسان بلکه ثمره اقامت غربی ها در مستعمراتشان هستند، چند گرایش بسیار روشن و دقیق به غریب گرایی (exotism) و همچنین استفاده ابزاری از عکس به مثابه ایجاد «یادگاری» دیده می شود. افزون بر این عکس ها به صورت محسوسی از کسانی گرفته شده اند ( اغلب مردان) که نه فقط حضور اجتماعی داشته اند بلکه از این آمادگی را نیز برخوردار بوده اند که این حضور به وسیله خارجی ها ثبت شود( یا به نوعی در ذهن آنها از ایشان گرفته شود). عکس های اولیه به این ترتیب بیشتر از آنکه به ما درباره سوژه مورد عکاسی اطلاعات بدهند راجع به خود عکس گیرنده اطلاع می دهند. همین امر البته بعدها، عکس و به خصوص عکس یادگاری را به یکی از مواد اتنوگرافیکی تبدیل کرد که انسان شناسان می توانستند روی آنها کار کنند تا درباره جامعه مورد مطالعه خود اطلاع به دست بیاورند. اما عکس برداری به مثابه یک فن در انسان شناسی هر روز بر اهمیت خود افزود و توانست به یکی از ابزارهایی تبدیل شود که از طریق آن بتوان دست به ضبط و ثبت مشاهدات در میدان تحقیق زد. در این مورد باید توجه داشت که عکس نمی تواند و شاید حتی بتوان گفت نباید( هر چند در این مورد نباید مطلق بود) در هیچ کار پژوهشی جنبه تزئینی داشته باشد بلکه باید خود به مثابه نوعی شیوه بیان به کار گرفته شود. با این همه نباید دچار این تصور شد که عکس یا فیلم به تنهایی بتوانند جایگزین متن شوند، چه در قالب تشریح و توصیف، و چه در قالب تحلیل و نقد. به همین دلیل جایگاه عکس در یک کار پژوهشی باید کاملا مشخص بوده و پایه و اساسی قرار بگیرد برای تولید متن. نکته دیگر آنکه به همان اندازه که ما باید در تولید متن به شفافیت و قابل انتقال بودن آن بیاندیشیم درباره عکس نیز باید روشن و واضح بودن، تمرکز داشتن بر موضوعی که عکس در پی به نمایش در آوردن آن است و همچنین گروهی از اطلاعات اصلی مانند عنوان، زمان و محل دقیق گرفته شدن، نام عکاس و غیره را در نظر داشته باشیم و این اطلاعات را در کنار آن قید کنیم. این را یز بگوئیم که عکاسی دیجیتالی امکانات گسترده ای را در زمینه عکس اتنوگرافیک ایجاد کرده است که در نوشته های دیگری به طور خاص به آنها اشاره خواهیم کرد.
سرانجام نکته آخر به مساله اخلاق و عکاسی اتنوگرافیک بر می گردد که بحثی طولانی است. اما در اینجا پرسشی را برای شروع به تامل بر موضوع می توان مطرح کرد: آیا موضوع عکس اتنوگرتفیک باید لزوما در جریان عکس گرفته شدن از خود باشد؟ پاسخ اولیه به این پرسش که بعدها آن رابسط خواهیم داد می تواند این باشد: اگر سوژه به هر دلیلی با گرفته شدن عکس دچار هر نوع مشکلی شود باید از این کار احتراز کرد به عبارت دیگر ناشناس ماندن نسبی یا مطلق در این زمینه اصل است. اما فراتر از این امر خود انسان شناس است که با موضوعی اخلاقی در این میان درگیر می شود و می تواند تفسیرهای متعددی از آن داشته باشد.