هران شهر شب نیست! [۱]
ناصر فکوهی، استاد انسانشناسی دانشگاه تهران، در سخنرانی خود در میزگرد «تهران شهر شب نیست» با تأکید بر لزوم ایجاد زندگی شب در شهر تهران، گفت: در حال حاضر شب تهران دموکراتیزه نیست، شبی است که بیشتر متعلق به اقشار بالای جامعه است. شهری موفق است که شب را دموکراتیزه کند و امکانی فراهم گردد که طبقات متوسط بتوانند از شب شهر استفاده کنند. وی ضمن تقدیر از برگزاری این میزگرد اشاره کرد: برگزاری چنین جلساتی بهمنظور بررسی مسائل مختلف بین کادر دانشگاهی و کادر مدیریت شهری میتواند بسیار مؤثر باشد. باید تلاش شود این دو به یکدیگر نزدیک شوند. البته در حال حاضر زبان مسئولان و دانشگاهیان به هم نزدیک شده است. دانشگاهیان خیلی با زبان کاربردی آشنا نیستند و خیلی مواقع تنها بعد نظری مسائل را در نظر میگیرند، ازاینرو باید تعامل برقرار شود. شهرداری در این زمینه پیشقدم بوده و از دولت جلوتر است و باب تعامل بین تفکر نظری و کار کاربردی را باز کرده است.
وی در خصوص بایدها و نبایدهای شهر شب و لزوم داشتن شهر شب در تهران، گفت: روشنایی، حملونقل و امنیت پایههایی است که در صورت فقدانشان، انتظار استفاده از شب انتظاری خیالی است.
وی گفت: درباره موضوع شب در شهر بهصورت مطلق نمیتوانیم صحبت کنیم. چنانکه درباره شب در تهران باید خود شهر تهران را موردبررسی قرار دهیم. برای مثال در کشورهای اروپایی مؤلفههای زیادی وجود دارد که شب در یک شهر ممکن میشود، معمولاً در شهرهای کوچک یا حتی متوسط زندگی شبانه به شکل واقعی وجود ندارد و یا محدود است و این محدود بودن، بنا بر فرهنگ تفاوت زیادی را ایجاد میکند. فکوهی تأکید کرد: در کشورهای لاتین مدیترانهای اروپا با اقلیم گرم، شهر شب وجود دارد و شهر تا پاسی از شب تداوم دارد، درحالیکه اگر اروپای پروتستان را بررسی کنیم، مشاهده میکنیم شهر شب به آن معنایی که در اروپای جنوبی هست وجود ندارد، و اگر هم باشد تنها در محیطهای بسته است، یعنی خیابانها شلوغ نیست، ولی افراد در رستورانها تجمع میکنند. بنابراین وقتی میخواهیم از شهر شب صحبت کنیم، باید مشخص کنیم که از چه شهری صحبت میکنیم.
وی با بیان اینکه قانونی وجود ندارد که حتماً باید شهر شب داشته باشیم، افزود: تهران چند خصوصیت اساسی دارد که حتماً باید در این بحث لحاظ شود؛ تهران پایتخت است و بنابراین گروهی از کارکردها و موقعیتها را دارد که شهرهای دیگر ندارند. سیستم جهانی امروز پایتخت هرگز نمیتواند خواب داشته باشد، چون باید به این سیستم جهانی وصل باشد.
فکوهی ادامه داد: تهران یک پایتخت بزرگ است. در همه کشورها پایتخت کلانشهر نیست، حتی کشورهای توسعهیافتهای داریم که پایتختهای کوچک دارند. این کلانشهر بودن بهعنوان یک ویژگی دیگر تهران، به همراه جمعیت چندین میلیونی آن، باعث میشود که حتماً زندگی شبانه در این شهر وجود داشته باشد. یک کلانشهر هیچگاه نمیتواند متوقف شود.
وی با ابراز امیدواری نسبت به اینکه در سالهای آینده تهران به یک جهانشهر تبدیل شود، گفت: اصطلاح جهانشهر متفاوت از کلانشهر است، جهانشهر در عین بزرگ بودن فرهنگهای مختلفی را در خود جای میدهد، ارتباطات بسیار زیادی دارد و از نقاط مختلف دنیا فرهنگهای مختلف به آن وارد و از آن خارج میشوند. بر این اساس پایتخت بودن، کلانشهر بودن و جهانشهر بودن بهعنوان اولین مؤلفهها هنوز برای تهران تحقق پیدا نکرده است، برای مثال در تهران توریسم چندانی نداریم، درحالیکه با وجود بیش از دهها موزه، پتانسیل توریستی بسیار بالایی در آن وجود دارد.
این استاد انسانشناسی تأکید کرد: سیستمهایی که جمعیت آن افزایش مییابد، چه پایتخت و کلانشهر باشند و چه نباشند، به دلیل اینکه نیازهای هویتی در آنها افزایش پیدا میکند، باید زندگی شبانه هم داشته باشند. همیشه چهار حوزه مسکن، کار، اوقات فراغت و حملونقل مورد توجه هستند و وقتی جمعیت شهر از حدی بالاتر میرود، باید زندگی شبانه در آن ایجاد شود. نمیتوانیم یک شهر چند میلیون نفری داشته باشیم که روشنایی گسترده نداشته باشد، نمیتوانیم شهری با بیش از ده میلیون جمعیت داشته باشیم، ولی در بعضی نقاط آن بهصورت ۲۴ ساعته زندگی وجود نداشته باشد.
فکوهی ادامه داد: اگر از سالهای جنگ هم بگذریم، زندگی شبانه باید بر اساس الگوهایی شکل میگرفت؛ اما این اتفاق رخ نداد و بیشتر الگوهای کلیشهای به وجود آمد؛ کلیشههایی که با عدم گسترش زندگی شبانه و یا وجود آن پیوندی ندارد.
وی با بیان اینکه نمیتوان ۸ الی ۱۲ ساعت از زمان شبانهروز را به دلیل نبود روشنایی و یا نبود نیروی کار شبانه از دست داد، افزود: این کار به دلیل افزایش فشار روی سیستم اجتماعی و ضرر اقتصادی توجیهپذیر نیست. اقلیم شهر تهران اقلیم چهارفصل است و در حال حاضر به سمت گرم شدن پیش میرود، بنابراین هرچه رو به گرم شدن برویم قاعدتاً زندگی شبانه گسترش پیدا میکند؛ در نتیجه ازهرجهت که نگاه میکنیم چشمانداز به سمت گسترش زندگی شبانه است؛ ازاینرو باید آسیبشناسی شود که چرا گسترش پیدا نکرده است؟
فکوهی با تأکید بر اینکه امنیت تهران و تبدیلشدن این شهر به شهر شب با چالشهایی مواجه است، گفت: مشکل امنیت بهخصوص برای خانمها بهطورجدی وجود دارد؛ آنها بههیچعنوان از امنیت کافی برخوردار نیستند و احساس خطر میکنند؛ این مشکلی است که باید حل شود.
وی با بیان اینکه حملونقل عمومی تهران نسبت به بسیاری از شهرهای جهان عقبافتادهتر است، گفت: باید یک سیستم حملونقل عمومی باکیفیت و ایمن داشته باشیم. یکی از کارهایی که تمام شهرهای بزرگ کردهاند، این است که هیچ ساعتی از شبانهروز وجود ندارد که وسیله حملونقل عمومی نباشد؛ در این خصوص پاریس از تمام شهرهای اروپایی پیشرفتهتر است.
وی ادامه داد: در شهرهایی مانند پاریس سیستم دوچرخه وجود دارد که در تهران قابل پیادهسازی نیست، ولی میتوان از سیستم ماشینها و حملونقل اتوبوسی و مترو استفاده کرد. در پاریس سیستم حملونقل در طول شبانهروز ۲۰ ساعت فعال است و تنها چهار ساعت متوقف میشود. ضمن اینکه متروی شهرهای مختلف اروپا با پاریس قابلمقایسه نیست. متروی پاریس در حال تبدیلشدن به موزه است، بهطوریکه بههیچعنوان در این مترو حوصله کسی سر نمیرود.
وی در خصوص سیستم حملونقل عمومی در شهرهای بزرگ و تعمیم آن به شب گفت: باید مانند بسیاری از شهرهای دنیا سیستم حملونقل را زیرپوشش ویدیویی قرار دهیم. این روند به افراد نوعی امنیت میدهد. به نظر من باید این پایههای اصلی وجود داشته باشد و بعد انتظار ایجاد زندگی شبانه را داشته باشیم. جامعۀ ما یک جامعۀ کشاورزی بوده است که در آن نور فوقالعاده اهمیت داشته است، ولی به نظر من از این مسئله استفادهنشده است.
وی ادامه داد: در سیستم ایرانی نور تقدسی دارد که خیلی خوب میشود از آن برای زیباسازی و استفادههای کاربردی استفاده کرد، ولی متأسفانه به این موضوع توجه نشده است. جامعه ما مبتنی بر یک سیستم کشاورزی بوده که خیلی سریع به سیستم شهری تبدیلشده است.
این انسانشناس با اشاره به زنانه شدن جامعۀ ایرانی گفت: یکی از اتفاقات مهمی که بعد از انقلاب افتاده این است که جامعۀ ایرانی بهشدت زنانه شده، یعنی زنان به شکل گسترده وارد سیستم اجتماعی شدهاند و این اتفاقی است که در کشورهای عربی منطقه و حتی ترکیه رخ نداده است. جامعهای که زنان در آن حضور دارند باید ازلحاظ فضایی، زمانی و تمامی ملاحظات جنسیت موردتوجه قرار گیرد.
وی گفت: شاید درزمینهٔ اشتغال، زنان با مردان برابر نباشند، ولی در حوزه اجتماع حضور برابر دارند. درواقع هیچ حوزهای در ایران نیست که زنان در آن حضور نداشته باشند. در حوزههای نظامی، امنیتی و هنری امروز شاهد حضور زنان هستیم. در چنین شهری هر دو جنسیت باید احساس آزادی و امنیت کنند. جنسیت باید به شکل گستردهای در برنامهریزی شهری در نظر گرفته شود که همه بتوانند از شهر استفاده کنند.
فکوهی با تأکید بر لزوم توجه به تکثر فرهنگی، سنی، جنسی و اجتماعی در برنامهریزیها، افزود: تصور اینکه بتوانیم در یک شهر میلیونی برای همۀ جمعیت شهر به یکشکل برنامهریزی کنیم کاملاً غلط است. در حال حاضر شب تهران دموکراتیزه نیست؛ شبی است که بیشتر متعلق به اقشار بالای جامعه است. موفقیت در نظامهای شهری این است که شب را دموکراتیزه کنند، یعنی امکانی فراهم کنند که طبقات متوسط بتوانند از شب شهر استفاده کنند.
وی افزود: اگر در این خصوص بهعنوانمثال به بحث حملونقل عمومی توجه شود و در شهر اتوبوس مطمئن و باکیفیت وجود داشته باشد، طبقات متوسط میتوانند در شهر تردد کنند و بدون نگرانی از جابهجایی، از شب تهران استفاده کنند. هزاران شکل برنامهریزی فرهنگی میتوان داشت تا از شب شهر استفاده کنیم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر در دنیا دو گونه رویکرد اقتصادی بازار محور وجود دارد، افزود: به نظر من یا باید سرمایهداری اجتماعی انتخاب کنیم یا سرمایهداری مالی؛ سرمایهداری اجتماعی هدف خود را گسترش طبقه متوسط قرار میدهد و شهر را در درجه اول در خدمت طبقه متوسط قرار میدهد؛ طبقهای که میخواهد استفاده متعارف از شهر بکند.
وی تأکید کرد: اقداماتی که در ۲۰ سال گذشته در تهران انجامشده بهشدت تهران را به سمت موتوریزه کردن پیش برده است و این موتوریزه کردن چیزی است که حداقل از ۳۰ سال پیش به عنوان نقد اساسی در طراحی شهری مطرحشده است. موتوریزه کردن مطلق شهر دقیقاً یک الگوی آمریکایی است. در امریکا جز در شهرهای کوچک، زندگی در شهرهای بزرگ و متوسط بدون اتومبیل غیرممکن شده است، این در حالی است که در اروپا تمام تلاش این است که شهر تبدیل شود به شهر پیاده. درحالیکه ما در کشورمان دائماً شهر را برای اتومبیل راحتتر میکنیم. ازیکطرف تسهیلات برای خرید اتومبیل میدهیم و از طرف دیگر شهر را برای اتومبیلها راحتتر میکنیم.
فکوهی با بیان اینکه پیاده حرکت کردن در تهران تقریباً به یک امر غیرممکن تبدیلشده است، گفت: هر اتوبانی که ساخته میشود شهر را قطع میکند و امکان راه رفتن در آن را از بین میبرد. هرچقدر هم که شهر سبز شود، به دلیل شدت آلودگی هوا امکان رفتن پارک میسر نیست و ازاینرو فضای سبز شهر نفعی به حال شهروندان ندارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به موتوریزه شدن شهر تهران گفت: شهری که موتوریزه میشود دیگر نمیتواند محله محور شود. این دو در تضاد با یکدیگر هستند. اگر قصدمان زنده کردن محله است باید امکانات پیاده را در شهر زیاد کنیم.
وی در خصوص امنیت بهعنوان یکی دیگر از الزامات زندگی شب در شهر گفت: بحث امنیت بحث خوبی است اما لزوماً نباید از طریق پلیس تأمین شود، وقتی میگوییم امنیت تصور این است که سر هر چهارراهی یک پلیس قرار گیرد تا امنیت تأمین شود ولی خود حضور مردم امنیت است، خلوت نبودن امنیت است و خطرناکترین حالت ممکن برای یک شهروند خیابان خالی و خلوت است و خطرناکتر از آن خیابانها تاریک است که مردم مجبور به عبور از آنها هستند.
وی افزود: شب بهخودیخود خطرناک نیست، دلیل ترس ذاتی انسان از شب به یکی از مهمترین حسهای ما یعنی بینایی برمیگردد که در تاریکی از کار میافتد. اما این حس زمانی معنا دارد که کسی باشد که ببیند، وقتی کسی وجود ندارد، روشنی فایدهای ندارد. در نظامهای شهری پیشرفته مانع شکلگیری این فضاهای نگرانکننده میشوند. چراکه این فضاها با وجود نور بهخودیخود آسیبزا هستند و افراد را به سمت خلاف میکشاند.
وی با بیان اینکه فضاهای نگرانکننده شهر باید حذف شود، گفت: در بسیاری شهرها مانند سئول (کره جنوبی) در پاساژهای زیرگذر فروشگاههای کوچک ایجاد کردهاند که همیشه فعال هستند و ایرادی هم برای باز بودن آنها گرفته نمیشود. این درواقع گونه زندگی مدیترانهای است. شهر زنده خطرش کمتر از شهری است که افراد به هر دلیلی نخواهند در آن بمانند. باید در مورد این مسائل در سیستم سیاسی تصمیمگیری شود.
وی با بیان اینکه برنامهریزی کشور باید در خدمت بزرگ شدن طبقه متوسط باشد، گفت: پول باید در بخش حملونقل عمومی تزریق شود، نه اینکه برای اتومبیلهای گرانقیمت صرف شود و بعد سعی کنند در برنامه نولیبرالی از طریق قیمت بنزین اتومبیلها را کنترل کنند. کسی که خودرو میلیاردی دارد نگران پنج هزار تومان افزایش قیمت بنزین نیست. در حال حاضر در شهری مانند پاریس استفاده از ماشین تقریباً غیرممکن شده و فقط در ساعات خاص، مثلاً در شب برای مهمانی رفتن، از خودرو استفاده میکنند چراکه استفاده از خودرو بهصورت مداوم عقلانی نیست.
فکوهی در خصوص مشکل طراحی شهری، گفت: وقتی در طراحی شهری کاری انجام شد برگشت آن بهسادگی نیست؛ وقتی اتوبان صدر ساخته شد نمیتوان گفت که دوباره برچیده شود، یعنی ضایعهای که وارد میشود غیرقابلجبران است. بنابراین هرچه مطالعه صورت گیرد، کار بهتر انجام میشود و باید در سیاستگذاری کلان توجه شود که میخواهیم کدام طبقه اجتماعی را تقویت کنیم.
وی معتقد است که طبقات متوسط و رو به پایین باید استفاده بیشتری از شهر داشته باشند، و گفت: مخالف حضور یک گروه فاخر و اشرافی در شهر نیستم، اما آزادی و حق شهر باید متعلق به طبقه متوسط باشد. اگر امکان پیادهروی و حملونقل خوب باشد این طبقه از اتومبیل استفاده نمیکند.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه تصور موتوریزه کردن شهر بهمنزله پیشرفت آن، تصور اشتباهی است، گفت: رویکرد در تمام دنیا تغییر کرده است، ولی ما هنوز به فکر ساخت پلها و اتوبانهای عظیم هستیم و باید این رویکرد را تغییر بدهیم، چراکه اتومبیل برای شهر یک سم کشنده است.
وی یادآور شد که شهر هم در شب و هم روز باید جذاب باشد، اظهار کرد: مثلاً باید پرسهزنی در شهر را از طریق به وجود آوردن خیابانهای جذاب تشویق کنیم. در حال حاضر تنها مجتمعهای غولآسا به وجود آوردهایم که به موتوریزه کردن شهر کمک میکند. اگر بهجای این خیابانی داشته باشیم که ویترینهای تماشایی داشته باشد، پرسهزنی گسترش پیدا میکند. چراکه پرسهزنی یکی از کمهزینهترین اشکال پر کردن اوقات فراغت به شکل پیاده و انسانی است.
فکوهی تهران را فاقد هویت شهری دانست و افزود: هویت شهری در تهران تقریباً از بین رفته است، محلهها کموبیش هستند اما هویت قبلی را ندارد، یعنی نمیتوان محلهها را از هم تشخیص داد. در حقیقت هویت در سطح کل شهرهای ایران از بین رفته است. همهجا ساختمانها یک شکل است. یکی از اشکالات کشور این است که روستاها به سرعت در حال تبدیل شدن به شهر هستند. در تهران شکلی از نما ساخته میشود و بلافاصله الگوی آن در بندرعباس ساخته میشود. دلیل آن این است که هویتهای محلی را در سطح ایران ازدستدادهایم. این هویتها بهجز بعضی شهرها، که خودشان احساس تعلق هویتی میکردند، در سایر شهرها از بین رفته است.
این انسانشناس انسانی بودن شهر را موجب جذابیت آن دانست و افزود: انسانی کردن شهر علاوه بر جذابیت میتواند موجب ایجاد امنیت نیز باشد. در حال حاضر از انسانی بودن فاصله میگیریم و یکی از دلایل آن سیاستهای نو لیبرالی است که اتفاق افتاده است.
وی در خصوص تفکیک شبانهروز به هشت ساعت برای استراحت، هشت ساعت تفریح و هشت ساعت کار و نیز انتقال بخشی از این تقسیمبندی به شب گفت: من اصلاً با این تیپ سیاستهای تصدیگری موافق نیستم. شهرداری و دولت مسئول تصدیگری نیستند. دولت باید برای زندگی مردم امکانات لازم را فراهم کند، مردم تصمیم میگیرند که چگونه زندگی کنند.
فکوهی ادامه داد: امروز علت اینکه والدین مخالف حضور فرزندانشان تا دیروقت در شهر هستند، نگرانیای است که نسبت به امنیت دارند. باید شهر را بهعنوان یک تمامیت ۲۴ ساعته معرفی کرد؛ منتها باید بهصورت انعطافپذیر برخورد شود. شهرداری این قدرت را دارد که فضاهای شهری را بهصورت انعطافپذیر مدیریت کند و فضا را برای بزرگترین گروه آمادهسازی کند؛ سپس باید دید که خود سیستم چگونه پیش میرود. بهعنوانمثال در پاریس برای استفاده از اتوبوس از کارتهای سالانه استفاده میشود و شهروندان مجبور هستند کارت بزنند و اگر نزنند توسط پلیس جریمه میشوند.
وی علت استفاده از این کارتها را تحلیل ساعتبهساعت خطوط اتوبوسرانی دانست و افزود: در سیستم شهری بر اساس اطلاعات بهدستآمده از این تحلیلها، تعداد اتوبوسها را در خطوط مختلف تغییر میدهند.
فکوهی با اشاره بهخصوصیسازی حملونقل عمومی در ایران، گفت: خصوصیسازی در حملونقل یکی از بزرگترین خطراتی است که شهرها را تهدید میکند. حملونقل، بهداشت، آموزش و امنیت نباید به بخش خصوصی داده شود. چراکه این موارد چیزی نیست که کسی بخواهد از آن پول دربیاورد. تصدیگری نباید باشد و دولت باید کار ستادی انجام دهد و مردم خودشان میتوانند در مورد سبک زندگی خود تصمیم بگیرند.
وی در خصوص برنامهریزی برای شب شهر، گفت: برنامهریزیهای فرهنگی برای زنده کردن شب انواع مختلفی دارد و یکی از این موارد ساعت کار مکانها و فضاهای فرهنگی است که نباید در ساعات اداری باشد و این یکی از موضوعاتی است که هنوز حل نشده است. مثلاً ساعت کار کتابخانه نباید با ساعت کار اداری یکی باشد. مثلاً باید از ۱۲ ظهر تا ۱۰ شب فعال باشد و این همان روندی است که همه جای دنیا رواج دارد. راه دیگر ایجاد ساعات کار خاص است، یعنی به بعضی مناطق استفاده مجزایی را اختصاص دهند؛ درست شبیه برنامه “شبهای سفید” در پاریس میتوان فضاهایی نظیر موزهها را برای گروه و یا جمعی از مردم آزاد گذاشت.
فکوهی با اشاره به اینکه امنیت صرفاً با حضور پلیس تأمین نمیشود، گفت: گاهی پلیس میتواند اثر معکوس داشته باشد و ایجاد واهمه کند؛ یعنی مثلاً حضور تعداد زیادی پلیس در خیابان ایجاد وحشت میکند. بنابراین کار باید با دقت انجام شود.
وی با تأکید بر افزایش گفتوگوی میان دانشگاهیان و افراد اجرایی کشور گفت: این آمادگی از جانب دانشگاهیان کشور وجود دارد. حدود ۲۰ سال پیش زمانی که به ایران آمدم تنها یک سالن اجتماعات در ایران بود، اما در حال حاضر تنها در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پنج سالن وجود دارد و تعداد بیشماری سالن در شهر خالی مانده است، چراکه سیاست نولیبرالی گفته است باید از این سالنها پول درآورد.
وی افزود: اگر شهر میخواهد زنده شود باید به کسانی که در آن حاضر هستند، بها و امکانات داده شود. نباید مدام بحث پول را مدنظر قرارداد؛ اگر شهری زنده شود ثروت هم در آن زاده میشود. وقتی شهر کیفیت پیدا کند خودبهخود درآمد هم پیدا خواهد کرد. امروز تهران پرشده از فضاهای خالی که هیچ استفادهای از آنها نمیشود. سالنهای نمایش بسیاری وجود دارند که استفادهای از آنها نمیشود؛ چون منطق پول حاکم است. برای برگزاری یک کنسرت در یک سالن باید میلیونها تومان پرداخت شود و افراد و گروههای عادی چنین هزینهای را ندارند؛ درنتیجه سالن خالی میماند و یا برای مصرفکنندگان اشرافی تخصیص مییابد، شهر خالی میماند و درنهایت زندگیای که میخواهیم به شهر بیاوریم به شهر وارد نمیشود.
[۱] گزارش ایسنا از میزگرد «تهران شهر شب نیست» که با حضور مسئولان سازمان زیباسازی شهر تهران، برگذار و در ۲۵ آذر ۱۳۹۲ منتشر شد. این گزارش بازخوانی و ویرایش شده است.