ف. لاماز پس از سفری به شوروی، روش زایمان بدون درد (یا زایمان با آمادهسازی روانی – جسمانی) را وارد فرانسه کرد. البته این اصطلاح چندان درست نیست زیرا درد در این نوع زایمان از بین نمیرود بلکه به زن آموخته میشود که آن را کنرل کرده و بُعد رنج را از آن حذف کند. این کار همیشه کاری ممکن نیست. سهم ِ لاماز با این کار در آن بود که در برابر پزشکی شدن افراطی که در آن زمان به وجود آمده بود، راه تازهای را باز کند به صورتی که زن از ابتدا تا انتهای زایمان بدون آنکه کورکورانه از گروه پزشکی تبعیت کند، فعال و آگاه باقی بماند. در این روش مشاهده میشود که میزان درد بسیار متغییر است و این بستگی به شرایط دارد و صرفا با فیزیولوژی نمیتوان آن را توضیح داد، میزان و شدت درد در واقع از دادههای بسیار زیادی از جمله از محیط تاثیر می پذیرد. از سالهای دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ پزشکان شوروی در ابعاد گستردهای از روشهای هیپنوز برای کاهش درد زایمان استفاده میکردند. آنها همچنین در این مورد از نظریات پالوف بهره میبردند به صورتی که معتقد بودند درد را میتوان به شکل فرهنگی شرطی کرد و با وارد کردن عاملی بیرونی آن را کاهش داد. لاماز هیپنوز را جدی نمیگیرد و بدون شک در آن نوعی انفعال زن را در برابر امکان بالا بردن نقش او در زایمان با روشهای دیگر میبیند. زیر سئوال رفتن هیپنوز به مثابه یک روش نمایشی و نه ابزاری پزشکی، بیشک در این نادیده انگاشتن موثر است. لاماز برعکس، روشهای تنفس، دستیابی به آگاهی بیشتر از بدن خود برای زنان و گردآوردن آنها و به مشارکت گذاشتن تجربهشان پیش از زایمان را مفید میداند. او بر آن است که حواس زن را از درد منحرف کند و برای این کار او را نسبت به حرکات بدنیاش آگاهتر کرده و به خصوص شیوه تنفس کردن را به او بیاموزد. در منطق کسانی که در کنار زن در زایمان مشارکت دارند، «طبیعی» تلقی کردن آن سبب میشود که بُعد رنج کشیدن را در زنان در حال زا نادیده گرفته شود. این امر را امروز هنوز در نزد برخی از زنان میبینیم که استدلال میکنند چون این درد به یک مشکل فیزیولوژیک یا بیماری مربوط نمیشود بنابراین خود به خود قابل تحمل است.
اما برای کسانی که طرفدار زایمان «بدون درد» هستند، آموزش مناسب زنان و آموختن روشهای بدنی سبب میشوند که رنج زایمان کاهش یافته و یا از میان برود و بدین ترتیب خود ِ زن نیز فعالتر شده و با آگاهی بیشتری در زایمان مشارکت خواهد کرد. کار بر روی بازنماییها همراه با آموزش روشهای تنفس و تمرکز انجام میگیرد. برای طرفداران این روشها، انفعال زن در برابر آنها، سرچشمهای برای رنج او در زایمان است. چنانچه زن از منابع لازم برای این کار برخوردار نباشد، چنانچه دربرابر روشها و گروه پزشکی زایمان هیچ شناختی نداشته باشد، و افزون بر این ترس از رنج بردن وجودش را بگیرد، دردهای زایمان را در بدترین وضعیت دریافت خواهد کرد. زن بنابراین باید با گرایش به انفعال در پیوند با جایگاه اجتماعی و سیاسی خود مبارزه کند و به نوعی خودمختاری از جمله به موقعیتی فعال در به دنیا آوردن فرزندش برسد. بدین ترتیب تجربهای که همه آن را دردناک توصیف میکنند، بدل به یکی از مهم ترین حوادث زندگی او خواهد شد. از میان رفتن وحشت، امکان برخورداری از قالبهای معنایی و یک گروه کاملا آماده برای کمک به زایمان او، سبب میشود که زن درد کمتری احساس کند و موقعیت او کاملا تغییر نماید. در گروههای آموزش زنان باردار، آنها با یکدیگر ملاقات و تجارب خود را با یکدیگر به مشارکت میگذارند. بدین ترتیب ترس از بیمارستان و کنشگران آن کاهش مییابد یا از میان میرود، و زن میتواند نسبت به آن احساس اعتماد کرده و بخشی از وحشت خود را از میان ببرد. هدف صرفا آن نیست که درد مهار زده شود بلکه آن است که زایمان را بدل به حادثهای بدون وحشت کرد، رویدادی خوب که با اعتماد تجربه میشود. در یاد داشته باشیم که کلیسای کاتولیک در دوره پاپ پی دوازدهم در ۱۹۵۶ به هیچ عنوان تاکیدی بر درد زایمان به مثابه دردی آزادیبخش نداشت و به محض آنکه روش های زایمان بدون درد ظاهر شدند آنها را پذیرفت.
روشن است که زایمان بدون درد به نتایجی متناقض نیز میرسید. گاه زنانی که کاملا انگیزه داشتند و برای زایمان آماده بودند، تجربهای بسیار سخت را از سر می گذراندند و برعکس زنان دیگری که چندان کاری نکرده بودند، زایمانی بسیار ساده. اما اکثریت زنان، زایمانهای آرام را تجربه میکردند که در آنها هر چند درد کاملا از بین نمی رفت، اما به هیچ عنوان برای آنها خاطرهای رنج آور باقی نمیگذاشت.
امروز دیگر کمتر از زایمان بدون درد صحبت میشود و اصطلاح رایج «آماده سازی برای زایمان » است. روشهای کاهش درد امروزه بسیار رایج شدهاند، اما با روشهای دیگری در بدن مثل حرکات آرامش بخش، یوگا، هیپنوز،آوازهای پیش از زایمان و غیره همراه شدهاند. همچنین استفاده از استحمام در وان آب گرم ، ماساژ های میاندوراه (پرینیوم) در منطقه تناسلی و یا دهانه رحم و غیره. در برخی از زایشگاههای آمریکا، یک خانم به این کار اختصاص دارد که پدر و مادر را با حضور فعال خود و ماساژ دادن مادر، همراهی کند و ایشان را برای پذیرش بهتر این واقعه آماده نماید.باید توجه داشت که هیچ معادله سادهای میان درد و کیفیت زایمان و آماده سازی یا نه برای آن وجود ندارد. و یک زن واحد ممکن است از یک زایمان به زایمان دیگر شدت درد بسیار متفاوتی را تجربه کند.
بارور شدن و زایمان زیر کنترل گروهی از الزامات و ممنوعیتهای خاص ارزشی و بازنماییهای اجتماعی هستند. بنا بر اینکه در کدام جامعه باشیم، زنان در مکانها ودر موقعیتهای بدنی بسیار متفاوتی زایمان را انجام میدهند. موقعیتهای عمودی غالب است: ایستاده، نشسته، زانو زده خمیده، موقعیت به پشت کمتر دیده می شود ، به همین ترتیب در سنتهای قدیمی جامعه فرانسه تا قرن نوزدهم بسیار رایج بود که کودک را در موقعیت نشسته ، یا خمیده یا زانوزده یا چهار دست و پا به دنیا بیاورند .اگر زنان خود آزادی حرکات بدنی را داشته باشند، بهترین موقعیت را برای مراحل مختلف زایمان پیدا میکنند.
ادامه دارد …