باراک اوباما امروز، ۱۵ خرداد ۱۳۸۷، رسما به عنوان نامزد حزب دموکرات برای انتخابات نوامبر ۲۰۰۸ ریاست جمهوری ایالات متحده اعلام می شود و بدین ترتیب برای نخستین بار در تاریخ این کشور یک سیاه پوست( هر چند دو رگه) تا آستانه کاخ سفید پیش می آید. شخصیت کاریزمایی اوباما، که بی شک از امروز زرادخانه حزب جنگ طلب جمهوری خواه تمام تلاش خود را خواهد کرد تا مک کین را در برابرش بسیج کرده و شاید بیش از هر چیز پیشینه ای اسلامی در تبار اوباما را نشان بگیرد، یکی از بزرگترین سرمایه های وی تا کنون در این انتخابات بوده است؛ اما نباید از نظر دور داشت که یک تیم قدرتمند تبلیغاتی و استراتژیک، نفرت مردم آمریکا از جرج دبلیو بوش که دو جنگ بیهوده به راه انداخت و هزاران تن را به کشتن و دوکشور را به نابودی کشاند، بدون آنکه حاصلی جز ویرانی و بحران اقتصادی برای آمریکا داشته باشد، دلایل دیگری این پیروزی بزرگ برای سیاهان و برای همه کسانی هستند که امیدی هر چند کوچک به تغییر سیاست این کشور و خروج آن از منطق امپراتوری دارند.
زمانی که در قرون شانزده و هفده کشتی های حامل بردگان؛ سیاهانی را که از خانواده ها و قبایلشان ربوده شده بودند در بدترین و بی رحمانه ترین شرایط به قاره جدید می بردند تا در معادن و مزارع به بردگی کشیده شوند، و حتی زمانی که جنگ داخلی آمریکا در نیمه قرن نوزده سیاهان را از بردگی «آزاد» کرد اما آنها را به زندگی ای نکبت بار در فقر و در تحمل بدیترین اشکال نژاد پرستی در شهرهای این کشور کشاند، زمانی که صدها تن از سیاهان این کشور در طول بیشن از نیم قرن تنها به جرم سیاه بودن و پا گذاشتن در حریم سفید پوستان یا کوچکترین «بی احترامی» نسبت به یک سفید پوست، ممکن بود تکه تکه شده یا به دار آویخته شوند، هیچ کس تصور نمی کرد شاید روزی نواده ای از یکی از همین بردگان در کشوری که بر کشتار بی رحمانه بومیان سرخپوست بنا شده و با بی رحمی و توحش تا به امروز تداوم یافته است ، به آستانه بالا ترین قدرت حکومتی برسد.
بسیاری هستند که گمان می کنند اوباما بیش از این هرگز نخواهد توانست پیش رود و هنوز برای آمریکا بسیار زود است که انتقام ناگزیر بردگان را با سرگذاشتن به شکست ایدئولوژی امپراتور گرایی یانکی های خود بپذیرد. اما به گمان ما، پیروزی نهایی اوباما هرچند می تواند بسیار شگفت انگیز باشد، اما ناممکن نیست. این شانسی برای آمریکا است تا شاید بتواند به گذشته هایی دموکرات تر در تاریخ خود یازگشته و جهان را از تعرض های امپراتورگرایانه خود لااقل تا حدی آزاد کند.
شکی نیست که تصور آنکه اوباما، حتی اگر به ریاست جمهوری آمریکا برسد، بتواند در برابر یک امپراتوری به تغییراتی رادیکال دست بزند و یا اصولا چنین قصدی داشته باشد تا حد زیادی به دور از ذهن است، اما این واقعه تا هم اکنون نیز بار اسطوره ای و معنایی فوق العاده ای داشته است که بی شک آمریکا و جهان را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
بنابراین امروز شاید بتوان همان چیزی را که پس از واقعه یازده سپتامبر گفته شد، تکرار کرد: جهان پس از سوم ژوئن ۲۰۰۸( چهاردهم خرداد ۱۳۸۷) هرگز همچون گذشته نخواهد بود.