انتشار کتاب «کلود لوی استروس و زایش انسان‌شناسی»

کلود لوی استروس و زایش انسان‌شناسی، گردآوری، تالیف و ترجمه ناصر فکوهی، رقعی،۳۴۰ صفحه، تهران، نشر ثالث، ۱۴۰۳

زمانی که لوی استروس در دههٔ ۱۹۳۰ و پس از تحصیل در رشتۀ فلسفه، برای مأموریتی اداری عازم ایالات متحد آمریکا شد و سپس به دلیل شروع جنگ تا پایان آن در همان کشور باقی ماند، هیچ کس (و پیش از همه خود او) تصوّر نمی کرد که او انقلابی عظیم در علوم اجتماعی و به ویژه در انسان شناسی به پا کند. او، زمانی که در جنگل‌های آمازون با انسان‌هایی از «جوامع ابتدایی» روبرو شد، توانست به درک پدیدۀ «انسان» برسد؛ پر شور‌ترین و راز‌آمیزترین پدیده‌های که می‌توانست اندیشۀ او را برای تمام عمر به خود مشغول کند

در همین سال‌ها در آمریکا و در گروه‌های مهاجر اروپایی بود که از ملاقات و دوستی لوی استروس و رومن یاکوبسن ــ و با دو جلد کتاب انسان شناسی ساختاری که با فاصلۀ بیست سال از یکدیگر منتشر شدند ــ «ساختار‌گرایی» در حوزۀ انسان‌شناسی زاده شد. استروس از دهۀ ۱۹۵۰ به بعد بر تمام عرصه‌های اندیشۀ فلسفی، اجتماعی و حتی سیاسی تأثیرگذار بود. با وجود این، اندیشۀ او را نباید به ساختار گرایی و نظریات ساختاری شناختِ جوامع انسانی محدود کرد.

آنچه اندیشۀ لوی استروس را چنین سرشار، پرشور و تأثیرگذار می‌کرد، بیش و پیش از هر چیز، نگاه تازه‌ای بود که او به پدیده‌های انسانی داشت؛ ارزش جدیدی که او برای ساختارهای اسطوره‌ای و به ظاهر خیالی و سطحی قائل بود. از این رو، اگر فروید توانست ارزش رؤیا و ناخودآگاه انسانی را در قالب روانکاوی بر همگان آشکار و در نتیجه برای همیشه علوم شناختی، روانشناسی و روان پزشکی را زیر و رو کند، استروس نیز تحولی مشابه را در علوم اجتماعی ایجاد کرد و این کار را با بیرون کشیدن اسطوره‌ها از لا‌بلای متون کهن تاریخی و بازتفسیر آن‌ها، در پرتوِ دانش و فرهنگ عظیم خود، به سرانجام رساند.

در این کتاب خوانندگان می‌توانند مجموعه بزرگی از متون ناصر فکوهی را که در طول سال‌های اخیر درباره لوی استروس و یا از وی بیشتر ترجمه و برخی را تالیف کرده، از جمله بخش‌هایی از کتاب انسان‌شناسی ساختاری (یک) او را که به فارسی برگردانده و بزودی منتشر می‌شود، بخوانند. کتاب در دو فصل نخست به معرفی  و بررسی این متفکر بزرگ قرن بیستم از نگاه انسان‌شناسانی که امروز  اغلب  به اساتید این رشته تبدیل شده و بسیاری از آن‌ها دانشجویان پیشین وی بوده‌اند، اختصاص دارد. در فصل نخست جُستارهایی از امانوئل تره، پیر اسمیت، سیمینا لازار درباره زندگی لوی استروس آمده و همچنین دو گفتگوی بلند دومینیک گریزونی با لوی استروس که او در آن‌ها درباره بسیاری از مسائل شخصی زندگی خویش سخن گفته است. برای نمونه در «واژه‌نامه صمیمی» در برابر هر یک از واژگانی که گفتگوگر مطرح می‌کند، اندکی از خاطرات و افکارش را مطرح به بیان در می‌آورد. می‌دانیم که لوی استروس  چندان علاقه‌ای به سخن گفتن از شخص خود نداشت و از این رو این گفتگوها بسیار ما را با زندگی وی از کودکی تا دوره آخر که یک قرن تمام را در بر می‌گیرد، آشنا می‌کند.

فصل دوم در تحلیل آثار لوی استروس است. در این فصل گفتگوی بسیار بلند او با انسان‌شناس ایتالیایی مارچلو ماسنزیو را می‌خوانیم که در آن به تک‌تک کتاب‌های لوی استروس پرداخته شده و تاثیر آن‌ها بر جهان اندیشه بررسی می‌شود. در فصل بعدی جُستارهایی از لوی استروس برای نخستین بار به فارسی منتشر می‌شوند که جنبه‌های بسیار گسترده از اندیشه او را ارائه می‌دهند، از نظام خویشاوندی تا روانکاوی و انسان‌شناسی و اهمیت غذا. همچنین سناریوی کامل فیلم مهمی که در آخرین سال‌های آخر زندگی لوی استروس درباره تاثیر اندیشه او سایر متفکران قرن بیستم ساخته شد در کتاب آورده شده است. در این فیلم متفکر و نویسندگان پراهمیتی چون پیر بوردیو، آلن تورن، لوک دو هش و بسیاری دیگر از اساتیدی که امروز جریان‌های قدرتمند فکری ایجاد کرده‌اند، درباره تاثیری که اندیشه لوی استروس بر شکل‌گیری اندیشه و کار آن‌ها داشته، سخن می‌گویند و سپس واکنش فروتنانه لوی استروس را درباره سخنان آن‌ها می‌خوانیم.

لوی استروس که عمری طولانی و بیش از صد سال داشت، را بی‌تردید باید بنیان‌گذار انسان‌شناسی مدرن نه فقط در فرانسه بلکه در جهان دانست و این بسیار فراتر از مکتبی می‌رود که او بنیانگذارش بود، یعنی ساختارگرایی، تقریبا هیچ حوزه فکری در زمینه علوم اجتماعی نبوده که از اندیشه لوی استروس تاثیر نپذیرفته باشد. هم از این رو این کتاب را می‌توان مقدمه‌ای مناسب و برای همه مخاطبان برای آشنایی با اندیشه پیچیده و پُربار وی به حساب آورد.