روابط عمومی
تصویر: امیر رجبی
آنا: مراسم تشییع پیکر پرویز کلانتری، هنرمند نقاش ایرانی صبح روز دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵ از مقابل خانه هنرمندان ایران به سوی بهشت زهرا (س) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، مراسم تشییع پیکر شادروان پرویز کلانتری، هنرمند مدرن نوگرای نقاشی ایران، نویسنده، روزنامهنگار و تصویرگر برجسته تصاویر خاطرهانگیز کتابهای درسی صبح روز دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵ با حضور جمع کثیری از هنرمندان از مقابل خانه هنرمندان ایران به سوی بهشت زهرا (س) برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، علیرضا غفاری مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان به عرض تسلیت و ذکر نکاتی درباره زندگینامه و آثار پرویز کلانتری پرداخت و سپس دکتر محمد سریر، آهنگساز، موسیقیدان و رئیس خانه موسیقی ایران درباره شخصیت این هنرمند فقید سخنانی ایراد کرد.
محمد سریر درباره روحیه پویا و نواندیش پرویز کلانتری گفت: «من همیشه میگفتم که او هشتاد سال است به علاوه هفت سال؛ انسانی در باطن با آن صفا، آن صداقت و آن مهر یک نوجوان، یک کودک، ولی در این سن. این را در آثار او نیز میبینیم؛ در همه آثارش، در آن تصویرگریهایی از او که در کتابهای درسی بود.» وی افزود: «حس امیدبخش او و لبخند امیدبخش او همیشه با ما خواهد بود.»
مراسم تشییع پیکر پرویز کلانتری، هنرمند نقاش ایرانی صبح روز دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵ از مقابل خانه هنرمندان ایران به سوی بهشت زهرا (س) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، مراسم تشییع پیکر شادروان پرویز کلانتری، هنرمند مدرن نوگرای نقاشی ایران، نویسنده، روزنامهنگار و تصویرگر برجسته تصاویر خاطرهانگیز کتابهای درسی صبح روز دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵ با حضور جمع کثیری از هنرمندان از مقابل خانه هنرمندان ایران به سوی بهشت زهرا (س) برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، علیرضا غفاری مدیر روابط عمومی خانه هنرمندان به عرض تسلیت و ذکر نکاتی درباره زندگینامه و آثار پرویز کلانتری پرداخت و سپس دکتر محمد سریر، آهنگساز، موسیقیدان و رئیس خانه موسیقی ایران درباره شخصیت این هنرمند فقید سخنانی ایراد کرد.
محمد سریر درباره روحیه پویا و نواندیش پرویز کلانتری گفت: «من همیشه میگفتم که او هشتاد سال است به علاوه هفت سال؛ انسانی در باطن با آن صفا، آن صداقت و آن مهر یک نوجوان، یک کودک، ولی در این سن. این را در آثار او نیز میبینیم؛ در همه آثارش، در آن تصویرگریهایی از او که در کتابهای درسی بود.» وی افزود: «حس امیدبخش او و لبخند امیدبخش او همیشه با ما خواهد بود.»
سخنران بعدی مراسم، دکتر ایرج پارسینژاد، استاد دانشگاه توکیو و فارغالتحصیل آکسفورد درباره هنرمند فقید گفت: «پرویز کلانتری، پرویز کلانتری بود. درست بود، صاف بود، پاک بود و آدم خوبی بود. همین.»
مجید ملا نوروزی، رئیس مرکز هنرهای تجسمی، سخنران بعدی بود که گفت: «هنرمندان نمیمیرند، بلکه با کوچشان جاودانه میشوند.»
دکتر ناصر فکوهی، انسانشناس و استاد دانشگاه تهران با اشاره به دوران سخت و طولانی بیماری پرویز کلانتری، از خانواده وی تشکر و تجلیل کرد و آن هنرمند را «معلم میلیونها ایرانی» نامید و گفت: «من اولین بار که او را دیدم و مصاحبهای طولانی (که دو سال طول کشید) با وی انجام دادم، به او گفتم که من اولین بار ایران، روستاها، عشایر، طبیعت و تاریخ ایران را با نقاشیهای شما شناختم. این در مورد میلیونها ایرانی که امروز به سن ما رسیدهاند، صادق است.»
فکوهی افزود: «وی فقط یک نقاش آوانگارد نبود، بلکه نقاشی آموزشی را وارد سیستم هنری ایران کرد.» وی با اشاره به اینکه «هر هنرمند و هر هنری محصول جامعهای است که آن را تولید کرده است» پرویز کلانتری را حاصل یک دوران شکوفایی در هنر ایران دانست.
به گفته فکوهی، «پرویز کلانتری محصول جامعهای بود که در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ در ایران داشتیم، دوران شکوفایی که به خصوص در دهه ۱۳۴۰ جامعه ما در موقعیتی بود که توانست چنین بزرگانی را تربیت کند. حاصل جامعهای بود که جوانان و هنرمندانش در آن موقع وقتی که هنر خلق میکردند، فقط به هنر فکر میکردند، به تعهدشان به هنر فکر میکردند و شاید آخرین چیزی که به ذهنشان میآمد، بازار و سلیقه عمومی بود.»
وی افزود: «پرویز کلانتری یکی از آن جوانان بود که امروز اساتید بزرگی شدند که ما امروز در جمعمان تعداد زیادی از آنان را داریم. آن جامعه میتوانست هنر را به خلاقیتهایی برساند که ما در وجود پرویز کلانتری دیدیم. جای آن دارد که از خودمان سؤال کنیم در روندی که امروز جامعه ایران در آن پیش میرود، روندی که در آن خودنمایی، تبعیت از بازار، تبعیت از سلیقه عامه و بدترین صفاتی (وجود دارد) که در اینجا بهخاطر شأن مجلس نخواهم گفت، اما دربارهاش خواهم نوشت و در جلسهای مفصل دربارهاش بحث میکنم، در جامعهای که به این طرف میرود که هنر فقط برای بازار تولید شود، فقط برای سلیقه عمومی تولید شود و تنها چیزی که در آن نیست، خودانگیختگی و عشق به هنر باشد، آیا ما سی یا چهل سال دیگر کسانی مثل پرویز کلانتری خواهیم داشت؟»
وی فعال و در دسترس بودن پرویز کلانتری از لحاظ اجتماعی، پایبندی او به اخلاق و پرهیز از بدگویی یا نشان دادن خشم یا نفرت و همچنین ارزش هنری و دوری این هنرمند آوانگارد از سلیقه بازار و سلیقه عمومی را به عنوان سه ویژگی برجسته پرویز کلانتری برشمرد و گفت: «هرگز پرویز کلانتری از مردم ایران و هنر خود، نمایش حقارت نساخت. کاری که در نقاشی پرویز کلانتری دیده میشود، تصویر مردم ایران است، ولی یک تصویر فاخر است.»
مجید رجبی معمار، مدیر عامل خانه هنرمندان ایران، در ادامه مراسم به ستایش از این هنرمند پرداخت و دکتر رهنمایی، استاد رشته جغرافیا در دانشگاه و از دوستان پرویز کلانتری، دکتر مرادخانی، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایرج کلانتری، برادر آن هنرمند از دیگر سخنرانان مراسم بزرگداشت و تشییع پیکر هنرمند فقید ایرانی بودند.
در این مراسم، چهرههایی مانند کامبیز درمبخش، رضا نامی، سیروس ابراهیمزاده، ایرج اسکندری، علی فرامرزی، جمالالدین اکرمی، حسین محجوبی، خسرو سینایی، حبیب آیتاللهی، عباس مشهدیزاده، بهزاد شیشهگران، علی شیرازی، علیاکبر صادقی، عباس عظیمی، غلامحسین امیرخانی، محمدعلی بنیاسدی، مانی حقیقی و … حضور داشتند.
پرویز کلانتری در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ماه پس از یک دوره طولانی بیماری در ۸۵ سالگی از دنیا رفت. این هنرمند در آذرماه ۱۳۹۳ به سکته مغزی دچار و مدتی در سیسییو و آیسییو بستری شده بود و جمعه شب به دلیل عوارض ناشی از این سکته و کهولت سن درگذشت.
http://www.ana.ir/news/107425
ایسنا
آیین تشییع پیکر پرویز کلانتری، نقاش و تصویرگر پیشکسوت با حضور هنرمندان و علاقهمندان به این هنرمند در مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سرویس هنرهای تجسمی ایسنا، مراسم تشییع پیکر پرویز کلانتری که ۳۱ اردیبهشتماه در سن ۸۵ سالگی درگذشت، سوم خردادماه با حضور معاون امور هنری وزارت ارشاد، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی و هنرمندان رشتههای مختلفی هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، محمد سریر – رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران – اظهار کرد: ما امروز با پرویز کلانتری وداع نمیکنیم، بلکه به او آثارش و حضور بلندمدتی که سالهای سال از او و پیروان مکتب هنریاش باقی مانده است، سلام میکنیم. فقدان کلانتری برای همه هنردوستان و یارانش بسیار سنگین است. در این یک سال و اندی که این هنرمند در کسالت بود، ما هم همراه خانوادهاش بسیار رنج کشیدیم.
وی ادامه داد: هنرمند بزرگی ما را ترک کرد. او در باطن، مهر یک نوجوان و کودک را داشت و این مهر در همه آثارش و تصویرگریهایی که برای کتابهای درسی انجام داده بود، دیده میشد.
سریر افزود: قطعا خاطرات پرویز کلانتری و طبع هنرمندانه و حس امیدبخشی که داشت، در نسلهای بعد همیشه با ما خواهد بود. میدانم که سبک و سیاق و تواناییهای او بهعنوان یک مکتب هنری ادامه خواهد داشت و هویت ایرانی را در ذهن و ضمیر نسلهای آینده پایدار خواهد کرد.
در بخش دیگری از این مراسم، ایرج پارسینژاد – استاد دانشگاه توکیو و فارغالتحصیل از دانشگاه آکسفورد – با بیان اینکه تحلیل آثار هنرمندانه و نوشتههای زیبا و ماندگار کلانتری به مجال دیگری نیاز دارد، گفت: پرویز کلانتری، پرویز کلانتری بود. درست بود، راست بود، صاف بود، پاک بود و آدم خوبی بود، همین.
سپس مجید ملانوروزی – مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد – پشت تریبون رفت و گفت: پرویز کلانتری در زیباییشناسی نسل ما بسیار موثر بود. ما از اوایل کودکی که چشم باز کردیم، تأثیر آثار او را در خود دیدیم که تا امروز اثرش باقی است و برای آینده هنر ما، این آثار جاودانه خواهد ماند.
او افزود: شفافیت و زلالی هنر ایران که از زلالی روان و سلیقهی کلانتری نشأت میگرفت، در کاهگلهای او پیداست. امروز جای او بسیار خالی است. امیدوارم قدر اساتید و آثارشان را تا زمانی که زنده هستند بدانیم.
در بخش دیگری از این مراسم، ناصر فکوهی – انسانشناس و استاد دانشگاه تهران – با اشاره به زحمات خانواده این هنرمند در زمان بیماری کلانتری، یادآوری کرد: از آذرماه سال ۹۳ تا امروز، خانواده کلانتری، بخصوص همسر و دخترانش نهتنها از همسر و پدر خود، بلکه از معلم ما نگهداری کردند. این یک سال و نیم برای بسیاری از کسانی که در اینجا حضور دارند، حتی چند ساعتش هم غیرقابل تصور است. بنابراین هرقدر از خانواده او تشکر کنیم، کافی نیست. کلانتری صرفا همسر و پدر این خانواده نبود، بلکه پدر و معلم میلیونها نفر ایرانی بود.
او ادامه داد: خود من اولینبار که برای مصاحبه به دیدارش رفتم، به او گفتم که من ایران، روستاها، عشایر و طبیعت را با نقاشیهای شما شناختم. تاریخ ایران را با نقاشیهای شما شناختم. این درباره میلیونها نفر ایرانی که امروز به سن من رسیدهاند صادق است. کلانتری نهتنها یک نقاش آوانگارد بود، بلکه نقاشی آموزشی را که پیش از او آنچنان مطرح نبود، در سیستم آموزشی ایران وارد کرد.
فکوهی همچنین بیان کرد: هر هنرمند و هر هنری محصول جامعهای است که آن را تولید کرده است. کلانتری محصول سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ بود، دورانی که بسیار شکوفا بود، جامعه ما بخصوص دهه ۴۰ در موقعیتی بود که توانست چنین بزرگانی را تربیت کند. جوانان آن مقطع وقتی هنر خلق میکردند، فقط به هنر، عشق به هنر و تعهد به هنر فکر میکردند. شاید آخرین چیزی که در ذهن آنها بود بازار و سلیقه عمومی بود. آن جامعه، جامعهای بود که واقعا توانست هنر را به خلاقیتهایی برساند که ما در وجود کلانتری میبینیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جا دارد از خودمان سوال کنیم با روند جامعه امروز ایران که خودنمایی، تبعیت از بازار و سلیقه عامه مردم و صفات دیگری که به دلیل شأن این مجلس از گفتنشان خودداری میکنم، وجود دارد و به طرف اینکه هنر فقط برای بازار و سلیقه عمومی باشد، پیش میرود، آیا در ۳۰ – ۴۰ سال آینده پرویز کلانتریهای دیگری خواهیم داشت؟
فکوهی در بخش دیگری از سخنانش، به فضیلتهای پرویز کلانتری اشاره و اظهار کرد: کلانتری از لحاظ اجتماعی، فردی فعال و قابل دسترس بود. بسیاری از هنرمندان که شاید یکصدم کار کلانتری را نکرده باشند و به شهرت و ارزش هنری او نرسیدهاند، بهمحض اینکه به کوچکترین شهرتی دست پیدا میکنند از دسترس عموم خارج میشوند. پرویز کلانتری تا آخرین لحظهای که میتوانست سرپا باشد در دسترس همه بود، حتی کودکی که از او میخواست به دیدن نمایشگاه نقاشیاش بیاید. این در دسترس بودن ویژگی و خاصیت بزرگ کلانتری بود.
او افزود: من با تعداد زیادی از بزرگان کشور مصاحبه کردهام، اما پرویز کلانتری در میان آنها یک استثنا بود. در طول مصاحبهام با او که به مدت دو سال و بیش از ۵۰ ساعت طول کشید، کلانتری حتی یکبار هم از هیچکس بد نگفت. حتی از کسانی که مطمئنا حق داشت بد بگوید. تنها واکنش او در اینباره تأسف بود و میگفت متأسفم که آدمها اینطور هستند. هرگز ندیدم که خشم یا نفرتی از خود نشان دهد.
این انسانشناس همچنین گفت: کلانتری یک نقاش آوانگارد بود که به دور از سلیقه بازار، یعنی مردمی که میخواستند آثار او را بخرند و به دور از سلیقه عمومی کار میکرد و سعی نمیکرد در جهت جریان آب شنا کند. او هرگز از مردم ایران و هنر خودش نمایش حقارت نساخت. کاری که در نقاشی کلانتری دیده میشود تصویر و نقاشی مردم ایران است، ولی بهصورت فاخر. کوچکترین نقطهای از حقارت در آثار او دیده نمیشود. او با دیدگاه آوانگارد و شناخت عمیقاش حقیرترین ماده، یعنی کاهگل را توانست به مادهای برساند که از نظر هنری فاخر است و از مضمونی مثل بیابان که در نظر ما، چیزی خالیتر از آن نیست، تصویری بسازد که برای همیشه فرهنگ ایران را در شأنی نگه دارد که باید همیشه داشته باشد.
مجید رجبیمعمار – مدیرعامل خانه هنرمندان ایران – نیز در این مراسم گفت: جمع شدن ما در اینجا دو مفهوم جدی و اصلی دارد؛ یکی اینکه یادآوری میکند همه حتی بزرگان و هنرمندان رفتنی هستند، همانطور که در روایات آمده باید از درگذشتگانمان به نیکی یاد کنیم. گفتهاند روح انسان تا زمانی که جنازه به قبر سپرده نشده در نزدیکی جسم است. بنابراین روح پرویز کلانتری در نزدیکی ماست. باید در اینگونه محافل توجه قلبی داشت و اگر کدورتی هست، از بین برد.
او افزود: ما باید قدر همدیگر را بدانیم. خانه هنرمندان با ظرفیتی که دارد قدرشناس هنرمندان واقعی است. امیدواریم شاگردان و استادان بزرگی که در این جمع حاضر هستند راه کلانتری و شناساندن آثار و روش و منش او را دنبال کنند. خانه هنرمندان نیز با همه بضاعت خود، در اختیار آنهاست.
سخنران دیگر این مراسم، علی مرادخانی – معاون امور هنری وزیر ارشاد – بود. او در ابتدای سخنانش با تشکر از خانواده پرویز کلانتری بهخاطر زحماتی که در مدت بیماری این هنرمند کشیدند، اظهار کرد: در زمان بیماری کلانتری هر وقت به دیدن آنها میرفتم، میدیدم که چقدر با دقت و مهربانی از پرویز کلانتری سرپرستی میکنند.
او افزود: آنچه که کلانتری از ایران ترسیم کرد، زیبا و متفاوت بود. نام کلانتری همیشه با نام ایران عجین خواهد بود. من خودم در حوزهای نزدیک کویر بزرگ شدم و وقتی نقاشیهای کلانتری را میبینم، چکچک آبانبارها را برایم تداعی میکند. هر کسی برداشت خود را از آثار او دارد و او توانست نگاه دیگری از خود نسبت به این سرزمین را باقی بگذارد.
سپس ایرج کلانتری – برادر پرویز کلانتری – به نمایندگی از خانواده این هنرمند پشت تریبون رفت و گفت: در اینجا لازم میدانم یک اشتباه را که در این مدت تکرار شده متذکر شوم؛ در بیوگرافیها نوشته میشود که همایون صنعتزاده در زمان آشناییاش با پرویز کلانتری، رئیس دانشکده هنرهای زیبا بود، در حالی که ایشان اصلا ریاست آنجا را برعهده نداشته است. در دورانی که پرویز در دانشکده بود محسن فروغی ریاست دانشکده را برعهده داشت و بعد از او آقای حیدریان و آقای سیحون رئیس دانشکده بودند. رابطه برادرم با همایون صنعتزاده دوستانه و صمیمانه بود.
در پایان این مراسم، پیکر پرویز کلانتری بر دوش علاقهمندانش برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان به سمت بهشت زهرا (س) بدرقه شد.
http://isna.ir/page/news-mobile.xhtml;jsessionid=E97EBEEB245A33E2E2C397E7148AE28E?newsCode=95030301107&lang=fa&m=1
گزارش پیام سمنان
آیین تشییع پیکر پرویز کلانتری، نقاش و تصویرگر پیشکسوت با حضور هنرمندان و علاقهمندان به این هنرمند در مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
مراسم تشییع پیکر پرویز کلانتری که ۳۱ اردیبهشتماه در سن ۸۵ سالگی درگذشت، سوم خردادماه با حضور معاون امور هنری وزارت ارشاد، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمیو هنرمندان رشتههای مختلفی هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، محمد سریر – رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران – اظهار کرد: ما امروز با پرویز کلانتری وداع نمیکنیم، بلکه به او آثارش و حضور بلندمدتی که سالهای سال از او و پیروان مکتب هنریاش باقی مانده است، سلام میکنیم. فقدان کلانتری برای همه هنردوستان و یارانش بسیار سنگین است. در این یک سال و اندی که این هنرمند در کسالت بود، ما هم همراه خانوادهاش بسیار رنج کشیدیم.
وی ادامه داد: هنرمند بزرگی ما را ترک کرد. او در باطن، مهر یک نوجوان و کودک را داشت و این مهر در همه آثارش و تصویرگریهایی که برای کتابهای درسی انجام داده بود، دیده میشد.
سریر افزود: قطعا خاطرات پرویز کلانتری و طبع هنرمندانه و حس امیدبخشی که داشت، در نسلهای بعد همیشه با ما خواهد بود. میدانم که سبک و سیاق و تواناییهای او بهعنوان یک مکتب هنری ادامه خواهد داشت و هویت ایرانی را در ذهن و ضمیر نسلهای آینده پایدار خواهد کرد.
در بخش دیگری از این مراسم، ایرج پارسینژاد – استاد دانشگاه توکیو و فارغالتحصیل از دانشگاه آکسفورد – با بیان اینکه تحلیل آثار هنرمندانه و نوشتههای زیبا و ماندگار کلانتری به مجال دیگری نیاز دارد، گفت: پرویز کلانتری، پرویز کلانتری بود. درست بود، راست بود، صاف بود، پاک بود و آدم خوبی بود، همین.
سپس مجید ملانوروزی – مدیرکل دفتر هنرهای تجسمیوزارت ارشاد – پشت تریبون رفت و گفت: پرویز کلانتری در زیباییشناسی نسل ما بسیار موثر بود. ما از اوایل کودکی که چشم باز کردیم، تأثیر آثار او را در خود دیدیم که تا امروز اثرش باقی است و برای آینده هنر ما، این آثار جاودانه خواهد ماند.
او افزود: شفافیت و زلالی هنر ایران که از زلالی روان و سلیقهی کلانتری نشأت میگرفت، در کاهگلهای او پیداست. امروز جای او بسیار خالی است. امیدوارم قدر اساتید و آثارشان را تا زمانی که زنده هستند بدانیم.
در بخش دیگری از این مراسم، ناصر فکوهی – انسانشناس و استاد دانشگاه تهران – با اشاره به زحمات خانواده این هنرمند در زمان بیماری کلانتری، یادآوری کرد: از آذرماه سال ۹۳ تا امروز، خانواده کلانتری، بخصوص همسر و دخترانش نهتنها از همسر و پدر خود، بلکه از معلم ما نگهداری کردند. این یک سال و نیم برای بسیاری از کسانی که در اینجا حضور دارند، حتی چند ساعتش هم غیرقابل تصور است. بنابراین هرقدر از خانواده او تشکر کنیم، کافی نیست. کلانتری صرفا همسر و پدر این خانواده نبود، بلکه پدر و معلم میلیونها نفر ایرانی بود.
او ادامه داد: خود من اولینبار که برای مصاحبه به دیدارش رفتم، به او گفتم که من ایران، روستاها، عشایر و طبیعت را با نقاشیهای شما شناختم. تاریخ ایران را با نقاشیهای شما شناختم. این درباره میلیونها نفر ایرانی که امروز به سن من رسیدهاند صادق است. کلانتری نهتنها یک نقاش آوانگارد بود، بلکه نقاشی آموزشی را که پیش از او آنچنان مطرح نبود، در سیستم آموزشی ایران وارد کرد.
فکوهی همچنین بیان کرد: هر هنرمند و هر هنری محصول جامعهای است که آن را تولید کرده است. کلانتری محصول سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ بود، دورانی که بسیار شکوفا بود، جامعه ما بخصوص دهه ۴۰ در موقعیتی بود که توانست چنین بزرگانی را تربیت کند. جوانان آن مقطع وقتی هنر خلق میکردند، فقط به هنر، عشق به هنر و تعهد به هنر فکر میکردند. شاید آخرین چیزی که در ذهن آنها بود بازار و سلیقه عمومیبود. آن جامعه، جامعهای بود که واقعا توانست هنر را به خلاقیتهایی برساند که ما در وجود کلانتری میبینیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جا دارد از خودمان سوال کنیم با روند جامعه امروز ایران که خودنمایی، تبعیت از بازار و سلیقه عامه مردم و صفات دیگری که به دلیل شأن این مجلس از گفتنشان خودداری میکنم، وجود دارد و به طرف اینکه هنر فقط برای بازار و سلیقه عمومیباشد، پیش میرود، آیا در ۳۰ – ۴۰ سال آینده پرویز کلانتریهای دیگری خواهیم داشت؟
فکوهی در بخش دیگری از سخنانش، به فضیلتهای پرویز کلانتری اشاره و اظهار کرد: کلانتری از لحاظ اجتماعی، فردی فعال و قابل دسترس بود. بسیاری از هنرمندان که شاید یکصدم کار کلانتری را نکرده باشند و به شهرت و ارزش هنری او نرسیدهاند، بهمحض اینکه به کوچکترین شهرتی دست پیدا میکنند از دسترس عموم خارج میشوند. پرویز کلانتری تا آخرین لحظهای که میتوانست سرپا باشد در دسترس همه بود، حتی کودکی که از او میخواست به دیدن نمایشگاه نقاشیاش بیاید. این در دسترس بودن ویژگی و خاصیت بزرگ کلانتری بود.
او افزود: من با تعداد زیادی از بزرگان کشور مصاحبه کردهام، اما پرویز کلانتری در میان آنها یک استثنا بود. در طول مصاحبهام با او که به مدت دو سال و بیش از ۵۰ ساعت طول کشید، کلانتری حتی یکبار هم از هیچکس بد نگفت. حتی از کسانی که مطمئنا حق داشت بد بگوید. تنها واکنش او در اینباره تأسف بود و میگفت متأسفم که آدمها اینطور هستند. هرگز ندیدم که خشم یا نفرتی از خود نشان دهد.
این انسانشناس همچنین گفت: کلانتری یک نقاش آوانگارد بود که به دور از سلیقه بازار، یعنی مردمیکه میخواستند آثار او را بخرند و به دور از سلیقه عمومیکار میکرد و سعی نمیکرد در جهت جریان آب شنا کند. او هرگز از مردم ایران و هنر خودش نمایش حقارت نساخت. کاری که در نقاشی کلانتری دیده میشود تصویر و نقاشی مردم ایران است، ولی بهصورت فاخر. کوچکترین نقطهای از حقارت در آثار او دیده نمیشود. او با دیدگاه آوانگارد و شناخت عمیقاش حقیرترین ماده، یعنی کاهگل را توانست به مادهای برساند که از نظر هنری فاخر است و از مضمونی مثل بیابان که در نظر ما، چیزی خالیتر از آن نیست، تصویری بسازد که برای همیشه فرهنگ ایران را در شأنی نگه دارد که باید همیشه داشته باشد.
مجید رجبیمعمار – مدیرعامل خانه هنرمندان ایران – نیز در این مراسم گفت: جمع شدن ما در اینجا دو مفهوم جدی و اصلی دارد؛ یکی اینکه یادآوری میکند همه حتی بزرگان و هنرمندان رفتنی هستند، همانطور که در روایات آمده باید از درگذشتگانمان به نیکی یاد کنیم. گفتهاند روح انسان تا زمانی که جنازه به قبر سپرده نشده در نزدیکی جسم است. بنابراین روح پرویز کلانتری در نزدیکی ماست. باید در اینگونه محافل توجه قلبی داشت و اگر کدورتی هست، از بین برد.
او افزود: ما باید قدر همدیگر را بدانیم. خانه هنرمندان با ظرفیتی که دارد قدرشناس هنرمندان واقعی است. امیدواریم شاگردان و استادان بزرگی که در این جمع حاضر هستند راه کلانتری و شناساندن آثار و روش و منش او را دنبال کنند. خانه هنرمندان نیز با همه بضاعت خود، در اختیار آنهاست.
سخنران دیگر این مراسم، علی مرادخانی – معاون امور هنری وزیر ارشاد – بود. او در ابتدای سخنانش با تشکر از خانواده پرویز کلانتری بهخاطر زحماتی که در مدت بیماری این هنرمند کشیدند، اظهار کرد: در زمان بیماری کلانتری هر وقت به دیدن آنها میرفتم، میدیدم که چقدر با دقت و مهربانی از پرویز کلانتری سرپرستی میکنند.
او افزود: آنچه که کلانتری از ایران ترسیم کرد، زیبا و متفاوت بود. نام کلانتری همیشه با نام ایران عجین خواهد بود. من خودم در حوزهای نزدیک کویر بزرگ شدم و وقتی نقاشیهای کلانتری را میبینم، چکچک آبانبارها را برایم تداعی میکند. هر کسی برداشت خود را از آثار او دارد و او توانست نگاه دیگری از خود نسبت به این سرزمین را باقی بگذارد.
سپس ایرج کلانتری – برادر پرویز کلانتری – به نمایندگی از خانواده این هنرمند پشت تریبون رفت و گفت: در اینجا لازم میدانم یک اشتباه را که در این مدت تکرار شده متذکر شوم؛ در بیوگرافیها نوشته میشود که همایون صنعتزاده در زمان آشناییاش با پرویز کلانتری، رئیس دانشکده هنرهای زیبا بود، در حالی که ایشان اصلا ریاست آنجا را برعهده نداشته است. در دورانی که پرویز در دانشکده بود محسن فروغی ریاست دانشکده را برعهده داشت و بعد از او آقای حیدریان و آقای سیحون رئیس دانشکده بودند. رابطه برادرم با همایون صنعتزاده دوستانه و صمیمانه بود.
در پایان این مراسم، پیکر پرویز کلانتری بر دوش علاقهمندانش برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان به سمت بهشت زهرا (س) بدرقه شد.
در این مراسم، چهرههایی مانند کامبیز درمبخش، رضا نامی، سیروس ابراهیمزاده، ایرج اسکندری، علی فرامرزی، جمالالدین اکرمی، حسین محجوبی، خسرو سینایی، حبیب آیتاللهی، عباس مشهدیزاده، بهزاد شیشهگران، علی شیرازی، علیاکبر صادقی، عباس عظیمی، غلامحسین امیرخانی، محمدعلی بنیاسدی و … حضور داشتند.
http://payamesemnan.com/Template1/News.aspx?NID=86782