روزگاری تهران، باغهایی بود و نهرهایی و هوایی خوش که بزرگان دوست داشتند در آن اتراق کنند و با میوههایش سفره رنگین خود را بیارایند؛ روزگاری تهران، کوچهباغهایی بود در تجریش با عطرِ درختان و گلهایی که پرسهزنان را سرمست میکرد؛ روزگاری تهران، کوهپایههایی بود، در دربند و درکه و گروههای جوانانی که صبح زود … ادامه خواندن رؤیایی «سبز – آبی» برای تهران
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.